اخبار هنری : دوزیست به کارگردانی برزو نیک نژاد درمورد مردی جوان است که شغلاش مدل شدن برای پوسترهای تبلیغاتی است. اما زندگی واقعی او اصلا شبیه حال و هوایش در این پوسترها نیست. در همان ابتدا مهمانی تازهوارد به او می گوید: «اصلا شبیه عکسهات نیستی.» او در یک خانه کلنگی در بخش فقیر شهر زندگی می کند. دو همخانه پسر دارد و پدرش که کنار آنها زندگی می کند. دوزیست ماجرای تاثیر این مهمان ناخوانده بر زندگی متزلزل همه افراد فیلم است. در یکی از صحنههای فیلم او را میبینیم که وقتی وانتی قراضه را میراند به خودش که با کت و شلواری شیک در یکی از پوسترهای شهری حضور دارد نگاه میکند. فیلم درواقع ماجرای دور شدن هرچه بیشتر او از این تصویر خوشایند خودش در تبلیغات است. زندگی او خواه ناخواه بازیچه دست همین مهمان ناخواندهای میشود که در نیمه اول فیلم به نظر بدبختترین کاراکتر فیلم است اما در سرانجام او است که به خوشبختی میرسد.
فیلم در رو نکردن ایده اصلی خود تا انتها موفق عمل می کند. حواس مخاطب را جلب کاراکترهایی میکند که قربانی نقشه یکی از کاراکترهای فرعی می شوند. حتی در این رویکرد خود تا حدی پیش می رود که مخاطب در وضعیت دلسوزی محض با دختری قرار میگیرد که کاسهای زیر نیمکاسه دارد.
دوزیست داستان نقابل دو زوج است. یک زوج که رابطه آنها در طول فیلم بیشتر از دیگری به آن پرداخته میشود و زوج دیگری که تا اخر فیلم متوجه رابطه و همدستی آنها نمیشویم. زوجی که رابطهشان عیان است و حتی همسایه به آن پی میبرد قربانی میشوند. اما زوج دیگر به سوی آینده روشن خودشان فرار میکنند. نکته قابل توجه این است که کارگردان کاری کرده است که رابطه زوج موفق بیاهمیت و حتی شکستخورده به نظر برسد. چون فیلم از ابتدا برای پایانبندی غافلگیرانه خود نقشه دارد دچار معضل پایانبندی که اغلب فیلمهای جشنواره به آن دچار شدهاند نمیشود.
اما دوزیست مشکلات اساسی خودش را دارد. یکی از این مشکلها روایت آن است. فیلمنامه سعی میکند کاراکترها را با یک دغدغه مشترک به هم پیوند دهد تا بتواند بر اساس این پیوند آنها را در یک اتحاد کاذب که از هم میپاشد قرار دهد. اما نطفه این پیوند به دلیل پرداخته نشدن از بین میرود. این پیوند بر اساس دشمنی با یک صاحب گاراژ در همسایگی است که همه با دستبرد به گاوصندوق او از مشکلاتشان نجات پیدا میکنند. اینکه راه نجات همه کاراکترها به یک گاوصندوق میرسد کاراکترها را غیرواقعی نشان میدهد. جدا از آن دوزیست در ارتباط برقرار کردن بین فضا و نماهای فیلم و زندگی کاراکترها دچار مشکل است. صحنههای فیلم پر از ماشینهای اسقاطی شده و گاراژ و خانههای متروک است که چندان ضرورتی در قصه ندارند. همچنین بازیگر نقش مریم آنقدر بد بازی میکند که پیگیری نقش او هیچ کمکی به درک بیشتر فیلم نمیکند.
اگرچه این فیلم کاری متفاوت در کارنامه برزو نیک نژاد است اما کاراکتر اصلی فیلم هنوز وارث فیلمهای گذشته او است. به نظر میآید برزو نیک نژاد باید در شخصیت پردازی کاراکترهای خود دری تازه بگشاید تا بتواند پاسخگوی میل خود به تغییر سبک کارگردانی خود باشد.
مهمترین نقطه قوت فیلم بخشهای مربوطه به ستاره پسیانی در نقش آزاده است. هم در بازیگری نمره قابل قبولی کسب میکند و هم روایت فیلم در این بخشها جاندارتر است. شوخیها و تفاوت کاراکتر او با زنهای همطبقهاش در جامعه در ارتقای کیفیت فیلم کمک بزرگی کرده است. کاراکتر او حتی در پیشبرد قصه نیز تاثیر بیشتری دارد. واکنشهای او بهانه مقدمه چینی برای خیلی از صحنههای زیبای فیلم هستند. حوضی در فضای فیلم وجود دارد که نقطه ثقل مفهوم سازی آن است. دوزیست اشاره به زندگی قورباغهها دارد اما فیلم با انداختن کاراکترها در همین حوض برای پنهان شدن، نشان میدهد شرایط جبری همه را وادار به دوزیست بودن میکند. هرچند دوزیست واقعی برای همیشه موفق به فرار از این حوض کثیف میشود.
حمید توران پور