مجید مجیدی با فیلم «بچههای آسمان» نامزد جایزه اسکار شد و این نخستین بار بود که فیلمی از سینمای ایران نامزد چنین جایزهای میشد. با فیلم «رنگ خدا» در بسیاری از جشنوارههای معتبر جهانی حضور یافت و جوایز زیادی نیز دریافت داشت، اما با فیلمهای بعدی خود گام به گام از خود جا ماند و به خصوص پس از فیلم حکومتی و پرهزینه «حضرت محمد» به کلی از سینمای مالوف خود که در مایه کودکان و نوجوانان بود، دور شد. البته رسانههای دولتی به یاریاش آمدند که فیلم «حضرت محمد» اثر شایستهای از کار در آمده است و در ایران و جهان بسیار مورد اقبال عمومی قرار گرفته است، اما در واقع چنین نبود و فیلم مجیدی با اثر تاریخی و حماسی مصطفی عقاد، «محمد رسول خدا» سنجیده میشد و نمره قبولی دریافت نمیکرد.
اکنون مجیدی با فیلم «خورشید »آمده است که دوباره به سینمای شخصی خود بازگردد. آیا میتواند؟ فیلم در جشنواره فجر توجهی بر نیانگیخت و در جشنواره ونیز نیز چندان مورد توجه قرار نگرفت. تجربه نشان داده است که ناسزاگویی به آمریکا، نه فقط برای طیفی از سیاست بازان داخلی که برای پارهای از سینماگران نیز میتواند کارساز باشد. دونالد ترامپ طرح ممنوعیت ورود ایرانیها به آمریکا را طرح میکند و موقعیت روانی مناسبی به وجود میآورد که فرهادی برای دومین بار به خاطر فیلم «فروشنده» برنده جایزه اسکار شود. چرا که هنرمندان هالیوود و گردانندگان اسکار، مخالف سیاست ترامپ بودند. به این ترتیب فرهادی دومین جایزه خود را نه از گردانندگان اسکار که در واقع از ترامپ دریافت کرد. مجیدی نیز گمان میکرد که در جشواره ونیز با ناسزاگویی به آمریکا و سیاستهای تحریمی ترامپ، میتواند نظر مساعد داوران جشنواره را که احتمالا میباید ضد ترامپ باشند، به سود خود برگرداند و با شیر طلایی به خانه برگردد. حتی بازیگر نوجوانش را به صحنه میفرستد که از مصائب کودکان کار بگوید و ترحم داوران را برانگیزد. البته میتوانست از بازیگرش بخواهد که سختیهای زندگی کودکان خیابانی را نیز ناشی از سیاستهای خصمانه ترامپ بداند، اما یادش رفت که بگوید و یا احتمالا گفته است و بازیگر یادش رفت که حرفهای کارگردان را تکرار کند. در هر صورت ترامپ این بار جواب نداد و نشان داد که در همیشه بر روی یک پاشنه نمیچرخد و مجیدی تقریبا دست خالی به خانه برگشت.
بهزاد عشقی