جمعه, مارس 29, 2024
خانهنقد و یادداشتدر ستایش سلحشوری

در ستایش سلحشوری

اخبار هنری : 

فیلم های زندگینامه ای که براساس یک شخصیت خاص ساخته می شوند، از گذشته تا امروز متداول بوده و هنوز هم بخشی از تولیدات سینمای جهان به ویژه آمریکا را شامل می شوند. بخش کوچکی از این آثار را فیلم هایی تشکیل می دهند که به سینمای جنگ تعلق داشته و براساس یک داستان واقعی و یا یک شخصیت واقعی ساخته می شوند.

فیلم هایی که فیلمنامه آن به شکل قهرمان محور نوشته شده و به خوبی هم با مخاطب ارتباط برقرار می کنند. نکته ای ظریف و کلیدی که در صورت بی توجهی به آن، سرنوشت بدی در انتظار فیلم بوده و شکست توامان هنری و تجاری آن رقم زده می شود.
تولید فیلم هایی از این دست چندان مورد توجه سینماگران ایرانی نبوده و تنها در سال های اخیر گام هایی در این زمینه در سینمای دفاع مقدس برداشته شده که می تواند مخاطبان بیشتری را به سمت این گونه این روزها مهجور مانده سینمای ایران قرار دهد.
یکی از این دسته آثار که در جشنواره سی و نهم فیلم فجر روی پرده رفته، «تک تیرانداز» به کارگردانی «علی غفاری» است که براساس برشی از زندگی یکی از بهترین تک تیراندازای جهان «عبدالرسول زرین» ساخته شده است. زرین تا هنگام شهادتش در اسفندماه ۱۳۶۲، حدود هفتصد درجه دار ارتش بعث را به هلاکت رسانده و خود صدام هم برای سر او جایزه تعیین کرده بود.
تک تیرانداز که از نام و عنوانش گرفته تا شخصیت محوری اش تماشاگر علاقمند سینما را به یاد فیلم «تک تیرانداز» آمریکایی به کارگردانی «کلینت ایستوود» می اندازد، از یک اوج آغاز شده و تماشاگرانش را مرعوب می سازد. در عین حال آنان را با قهرمان خود به شکلی حماسه آشنا کرده بدون آن که تصویر کاملی از چهره اش را نشان دهد.
نقطه عطف نخست هم درست جایی است که تماشاگر تصویر کاملی از زرین را در حال کمین دیده و پس از آن در مقر لشگر به نوعی از سر خود کار کردن منع می شود. اصرارهای نوجوانی که زرین جانش را نجات داده بابت اینکه می خواهد از او تیراندازی یاد بگیرد، داستانکی را خلق کرده و به موازات قصه اصلی پیش می برد. داستانکی تکراری اما امتحان پس داده که نویسندگان «تک تیرانداز» به واسطه آن نقبی به لایه های درونی این شهید بزرگوار می زنند.
تیرانداز کارکشته ای که برخلاف بسیاری از رزمندگان آن سال ها سن و سال بیشتری داشته و از یک توانایی منحصر به فرد نیز برخوردار بوده است. با این حال همچنان خلاهایی در این بخش از شخصیت پردازی به جز فصل کوتاه و موجز نخستین آشنایی با «رسول» در کمین، به چشم خورده و نویسندگان کار بیش از خلوت های رسول با خودش به وجوه هیجان انگیز کار توجه نشان داده اند.
در پرداخت شخصیت های منفی نیز ظرافت چندانی به چشم نخورده و نیروهای عراقی همچنان نزدیک به کلیشه های آشنای سینمای دفاع مقدس هستند. در این بین تنها شخصیت «سرهنگ راشد» خوب از کار درآمده و تم انتقام فیلمنامه را با توجه به زخمی که از رسول برداشته، پررنگ می کند. در طرف مقابل هم با تعداد زیادی از شخصیت های کلیشه شده در سینمای دفاع مقدس مواجه ایم که تاثیر چندانی روی روند پیشرفت قصه نداشته و نکته تازه ای را مطرح نمی کنند.
فیلم به لحاظ تکنیکی همچون ساخته قبلی غفاری به نام «استرداد»، غنی بوده و چند سکانس درخشان را با خود دارد که تماشاگر را تحت تاثیر خود قرار می دهد. برای مثال هم می توان به سکانس طولانی درگیری تانک های عراقی و رزمندگان ایرانی با محوریت تقابل «راشد» و «رسول زرین» اشاره کرد. غفاری برای ایفای نقش رسول، دست به ریسک بزرگی زده و «کامبیز دیرباز»ی را انتخاب کرده که در سال های اخیر بسیار کم فروغ ظاهر شده است. اما «دیرباز» به درک درستی از شهید زرین رسیده و با رفتن به سمت یک بازی درون گرایانه به این قهرمان جنگ نزدیک شده و چند لحظه درخشان را خلق کرده است.
فیلم سینمایی تک تیرانداز با همه ضعف ها و قوت هایش از آن دسته فیلم هایی است که سینمای دفاع مقدس کشورمان به آن نیاز دارد. چرا که این دسته از آثار با توجه به قهرمان محور بودنشان و ویژگی های سلحشورانه قهرمانشان، به شکل مطلوبی قابلیت جذب مخاطب را دارند.

محمدجلیلوند

اخبار مرتبط

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

مطالب مرتبط