پنج‌شنبه, آوریل 25, 2024
خانهپارادیزوهو شیائو شین

هو شیائو شین

شاید باورتان نشود اما هیچ‌ وقت فیلم‌های میزوگوچی یا فیلم «آمبرسون‌های باشکوه» اورسن ولز را ندیده‌ام! وقتی فیلم «پسران فنگ‌کویی» را به پایان رساندیم یکی از دستیارانم گفت این فیلم او را به یاد فیلم‌های ازو می‌اندازد. یک شب برایم فیلم «پایان تابستان» را آورد؛ آن‌قدر کسالت‌آور بود که خوابم برد. وقتی برای اولین بار به اروپا آمدم، مارکو مولر مرا با خودش به تماشای فیلم «متولد شدم اما…» برد. خیلی این فیلم را دوست داشتم و حس کردم سینمای من به این سبک بسیار نزدیک است! واقعا خوب است. این که هیچ کدام از این فیلم‌ها را قبلا ندیده بودم، خیلی مفید واقع شد. امروز دیگر سعی می‌کنم تا جایی که می‌توانم کلاسیک‌ها را ببینم اما رابطه‌ام با چیزی که در گذشته بود، فرق می‌کند؛ حالا دیگر رابطه یک کارگردان با کارگردانی دیگر است. حالا می‌فهمم حرفشان چه بوده و چه هدفی برای خود داشتند؛ این موضوع چه در مورد ازو و چه آنتونیونی مصداق دارد. وقتی برای اولین بار فیلم «آگراندیسمان» را دیدم، فهمیدم پرسشی که او در مورد ماهیت حقیقت از خود می‌کند با شاعرانه‌های من اشتراک‌هایی دارد؛ همین طور در مورد فاسبیندر . اگر بخواهم فیلم‌های مورد علاقه‌ام را نام ببرم، می‌گویم: «آمارکورد»، «از نفس افتاده»، «ادیپ شهریار»، «سه‌گانهٔ آپو» و «داستان توکيو». من فورا فیلم «متولد شدم اما…» را تحسین کردم اما بعدها متوجه عمق، نیرو و کنایه فیلم «داستان توکیو» شدم که مربوط به دوران پختگی ازو است.

هو شیائو شین

اخبار مرتبط

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

مطالب مرتبط