اخبار هنری :
به هرحال، من به زندگی طبقۀ متوسطم ادامه میدهم. هرروز سازم را تمرین میکنم (یا آنطور که مادرم میگفت، «آخ، من از این که روی تختش مینشیند و در سازش فوت میکند، سردرد گرفتم.») چند صفحه مینویسم، قربان صدقۀ سون-یی میروم، و بیست دلاریها را به بچههایم میدهم تا بروند فیلمهایی را ببینند که به خوبی آن فیلمهایی که من با دوازده سنت میدیدم نیستند.
چطوری میتوانم زندگیام را جمع بندی کنم؟ خوش شانس. از بسیاری اشتباهات احمقانه با خوش شانسی قسر در رفتهام.
بزرگترین تاسفم؟ فقط این که میلیونها برای فیلم ساختن با آزادی کامل هنری به من دادند و هیچوقت یک فیلم بزرگ نساختم.
اگر میتوانستم استعدادم را با هر شخص دیگری، زنده یا مرده، عوض کنم، چه کسی خواهدبود؟ بدون شک پیانیست جاز، باد پاول. با اینکه فرد آستر هم گزینۀ خوبی است.
کدام شخصیت را در تاریخ بیشتر از همه تحسین میکنم؟ شِین، ولی او تخیلی است.
و کدام زن؟ زنهای زیادی بودهاند که تحسین کردهام، از الِنور روزولت و هَریِت تابمن تا مِی وست و دختر خالهام ریتا. ولی از همه بالاتر، سون-یی. نه به این خاطر که اگر نگویم او، با وردنه میکوبد به زانوهایم، ولی برای اینکه از پنج سالگی به تنهایی در خیابانهای بیرحم به دنبال زندگی بهتری رفت، و با وجود موانع وحشت انگیزی که جلویش گذاشتند، به آن زندگی دست یافت.
چیزی که به آن بیشتر از همه چیز حسادت میکنم؟ نوشتن «اتوبوسی به نام هوس».
چیزی که به آن کمتر از همه چیز حسادت میکنم؟ شادمانی و جست و خیز در چمنزار.
اگر زندگیام را دوباره از سر شروع کردم، کاری بود که نکنم؟ آن قاچکن معجزهگر سبزیجات را که آن مَرده در تلویزیون تبلیغ کرد نمیخریدم.
و واقعا، هیچ علاقهای به میراث گذاشتن؟ از من پیشتر در این باره نقل قول شده است، و این طور ختم میکنم: به جای زنده بودن در قلب و ذهن مردم، ترجیح میدهم که در آپارتمانم زنده بمانم.
Happy 85th Birthday To The One And Only Woody Allen
سطرهای پایانی «دربارهٔ هیچ» ــ کتاب خاطرات وودی آلن ــ ترجمه علی موسوی