اخبار هنری : شكل فیلم ساختن من متفاوت است. سیرک توسط آن نظام فیلمسازی احاطه میشد و زمان مشخصی برای ساختن یک فیلم داشت. من در فیلمهایم به آنچه تجربه میكنم، آنگونه كه حس میكنم، واكنش میدهم. اگرچه این قضیه بدین معنی نیست كه به همین دلیل الزاما باید تفاوتی وجود داشته باشد. شاید تفاوت در این است كه من صد فیلم خواهم ساخت و او سیونه تا ساخته. این به معنی چیزی نیست، فقط یعنی كه در موقعیتی متفاوت من توانستهام فیلمهایی بسازم صریحتر و رادیكالتر، یعنی كه من نسبت به او به شكلی متفاوت و خودانگیختهتر در برابر واقعیت واكنش دادهام. او تحت استیلای نظامی بود كه از فراز شانه او همه چیز را میپایید. این همه در كنار هم، این موضوع را كه كسی توانست به رغم آن نظام استودیوییِ عصا قورت داده آمریكایی از عهده خلق جهانی یکسر شخص برآید ستودنیتر كرده است. آدمهای چندانی نتوانستند خودشان را بیرون بكشند. بسیاری استیلای آن نظام را پذیرفتهاند، فیلمهایی نرمال ساختهاند، خود را به موفقیت چفت كردهاند و خودشان را تا عمق وجودشان فروختهاند. فروختنِ خود چندان هم بد نیست و همیشه اتفاق میافتد. اما فروختن خود تا به عمق وجود، تا عمق سلولهای حسیتان ــ آنقدر آدمهای زیادی چنین كردهاند كه من بسیار بسیار سپاسگزار و مدیونِ آن آدمها و آثار آمریكایی معدود هستم، آثاری كه من چیزهایی در باب زمان و زندگی ازشان میآموزم، در باب اندیشیدن، در باب شیوههای اندیشیدن، در باب شیوههای احساس و در باب شیوههای بازگویی قصهها. داگلاس سیرک به آن دسته معدود از كارگردانان تعلق دارد و از آنجا كه یک آلمانی است ضمنا از لحاظ شخصی بسیار به من نزدیک است.