اخبار هنری : چهارمین فیلم بلند سینمایی برزو نیکنژاد در کسوت کارگردان پس از ساخت فیلمهای تجاری «ناخواسته»، «زاپاس» و «لونهزنبور»، فیلم ناموفق «دوزیست» است. پس از همکاری نیکنژاد و سعید خانی به عنوان تهیهکننده در فیلم «لونه زنبور»، این دو فرد پرکار که از پروژهای به پروژه دیگر شیفت میکنند و فرقی نمیکند که سینمایی «لونه زنبور» باشد یا سریال تلویزیونی «دردسرهای عظیم» یا سریال نمایش خانگی «ساخت ایران» به «دوزیست» رسیدهاند. این بار این زوج کارگردان و تهیه کننده، در ساخت فیلم «دوزیست» در کنار هم قرار گرفتهاند تا شاید بتوانند به قول خودشان در مصاحبهها و نشستهای خبری که داشتند، در کنار فیلم بفروش، فیلم هنری هم تولید کرده باشند و موفقیت نسبی «لونه زنبور» در گیشه را با «دوزیست» در جشنواره تکرار کنند.
با توجه به این نتیجه آرای مردمی تا امروز، سؤالهایی پیش میآید که ملاک انتخاب برای تماشاگر چیست؟ آیا سطح فرهنگی و فهم شناخت فیلم در تماشاچی جشنواره فجر نزول کرده است؟ باید ببینیم اگر فیلمی با استقبال مردمی روبهرو میشود و یا انتخاب آنها و آرای آنها برای یک فیلم، باعث میشود در لیست رقابت جایگاه پررنگتری پیدا کنند، کیفیت فیلمها چگونه خواهد بود؟ آیا تماشاچی برای بازیگر مورد علاقهش آمده فیلم را ببیند یا به کیفیت فیلم نگاه میکند؟
طبق گفتههای کارگردان و تهیه کننده، فیلم سینمایی «دوزیست» یکی از پربازیگرترین فیلمهای امسال سینمای ایران است. اما آیا با این انتخاب بازیگران و تعدادشان و هزینه برای کنارهم قرار دادنشان، فیلم خوب و یا حتی در حد قابل قبول ساخته شده است؟ داستان از تلاش سه دوست برای دزدیدن پول از گاوصندوق مردی شروع میشود که انگار همه با او مشکل دارند اما دلیلش مشخص نیست! در ادامه هم داستان اصلی روایت میشود که باز هم به دلیل روایت ضعیف نتوانستم از آن لذت ببرم…! عنوان و پایانبندی فیلم هم به نظرم برای تکمیل این پازل بد، بهترین انتخاب بود.
هرچه فیلم پیش میرود یاد فیلم فارسیهای قبل از انقلاب میافتم. در بخشهایی از فیلم میگویم آیا دختر درون فیلم، برای سقط جنین نمیتواند به پزسک مراجعه کند؟ نکند داستان فیلم مربوط به گذشته است؟ اما فیلم بلافاصله با نشان دادن موبایلها وخیابانهای جدید و آدمها در تهران به من میگوید داستان برای همین سال جاری است.
جواد عزتی در این فیلم نقشی را ایفا کند که این تیپ شخصیت را قبلاً در سریالها و فیلمهای مختلف گیشهای تجربه کرده است. بازیگردانی و هدایت از طرف کارگردان برای شخصیت او دیده نمیشود. با شروع سکانس اول، آغازی پرهیجان با کاتهایی سریع و جذاب و دیدن بازی بازیگرانی مثل مانی حقیقی، جواد عزتی، سعید پورصمیمی و هادی حجازیفر پیش خود میگویم کارگردان «لونه زنبور» سبک فیلمسازیش را از گیشه و کمدی سطح پایین به فیلمسازی اجتماعی و روشنفکرانه تغییر داده است. اما هرچقدر که فیلم پیش میرود ضعف فیلمنامه و روایت بسیار و بسیار عریان میشود. تکرار و تکرار و تکرار، بدون پرداخت حتی یک شخصیت در فیلمنامه به شدت چشم میآید. بار اصلی تمام کاستیهای کارگردانی، فیلمنامه، تدوین و غیره به دوش بازیگران افتاده است. اما نباید از حق گذشت و به بازیهای خیلی خوب سعید پورصمیمی، جواد عزتی، هادی حجازیفر، پژمان جمشیدی و ستاره پسیانی اشاره کرد. هرچند که بازی بازیگر تازه کار «دوزیست» یعنی الهام اخوان، بسیار بد است. کلوزآپهایی بیجهت از او گرفته شده است. انگار قرار است نماهای خاص و ویژه این بازیگر روی پرده نقش ببندد تا این فیلم سکوی پرش او به دنیای حرفهای سینما شود.
در مجموع، «دوزیست» تکلیف خودش را با خودش، بازیگرانش و مخاطبش روشن نمیکند. نویسنده لحظاتی دراماتیک حتی در حد چند سکانس هم برای مخاطب ایجاد نمیکند. فیلمنامه و کاراکترهایش هویت خاصی ندارند.گاهی طنز و گاهی جنایی میشود. البته به نظر میرسد «دوزیست» برای این پربازیگرترین فیلم معرفی شده و بهترینها را کنار یکدیگر جمع کرده تا بتواند بعد از جشنواره فجر در اکران عموم، گیشه را در تصرف خود در بیاورد.
مسعود ریاضی مقدم