اخبار هنری : جنایات و مکافات / تلاش برای ساخت فیلم ترسناک قابل تحسین اما کافی نیست
امتیاز: ۱.۵ از ۴ (متوسط)
تلاش مثبت فیلمساز برای نزدیک شدن به ژانر ترسناک، فضاسازی خوب، بازیهای روان و قابل قبول و ایجاد ترس با درونیسازی فضای حاکم بر شخصیتها و استفاده درست از کلیشهها و…
شخصیت پردازی قوام یافته نیست، بستنِ پرونده فیلم با استفاده ابزاری از تابلوی معروف رنه ماگریت اقناع کننده نیست، حجم موسیقی و صداگذاری بسیار بالاست که بعضا اذیت کننده میشود و…
آن شب ِ کوروش آهاری فارغ از اینکه فیلم خوب یا بدیست یک گام مهم و رو به جلو برای پیشبرد و ایجاد ژانر مهم ترسناک ( به طور کلی دلهره آور، هارور و…) در سینمای ایران محسوب میشود که بر فرمول جنایات و مکافات پیش میرود.
اگرچه مسلما حاصل کار آهاری و گروهش فیلم همه چیز تمامی نیست ولی فضاسازیای که در خدمت میزانسن سینمایی کار درآمده و شخصیتهایی که اگرچه متاسفانه پرداخت لاغری دارند و به همین جهت بازیهای بازیگران به ویژه شهاب حسینی تاثیر و کارکرد ویژهای ندارد و صرفا به اخم و تغییر میمیک با حالات مختلف خلاصه میشود اما تیزهوشی کارگردان در ساخت و به تصویر کشیدن پیش داستان شخصیتها (خیانت بابک و سقط جنین پنهان ندا) است که با عریان شدن رازهای مگوی زوج قصه، فیلم وارد فاز دیگری میشود (که البته یکی از نقاط قوت آن هم هست)؛ تصور کنید فیلم تا آخر بدون کوچکترین علت و معلولی درست و منطق روایی مدام از آن هتل کذایی سعی در خلق تونل وحشت برای مخاطب و شخصیتهایش داشت؛ آنوقت چه میشد؟ با یک فیلم بسیار سطحیتر و بی اغراق بیارزش مواجه میشدیم. فیلم اما با بازی مافیا از سوی افراد در میهمانی آغاز میشود که نه کمکی به فیلم کرده و اتفاقا بسیار تصنعی و بی حس و حال هم از آب درآمده (که میتواند به علت عدم شناخت فیلمساز از این بازی باشد) و اما تابلوی نقاشی مشهور رنه ماگریت که در بدو ورود به هتل دیده میشود تنها به ابزاری تبدیل شده تا پایان تا حدی غیرمنطقی فیلم را توجیه کند که در این صداگذاری و موسیقی پرحجم فیلم هم به کمک فیلمساز نمیآید؛ همچنین ارجاعاتش به شاینینگ استنلی کوبریک. اما فراموش نکنیم که ژانر ترسناک در سینمای ایران سالیان درازیست که خاک میخورد و اگر فیلمسازانی هم طی سالیان درازی اقدام به ساخت چنین آثاری کردند، فیلمشان به یک کمدی ناخواسته هم تبدیل شده (به علت ممیزیهای موجود و ناتوانی فیلمسازان در میزانسن و ساخت آدمها و فضاها و…) نمونه آخری هم که یادم میآید فیلم پارکوی ساخته فریدون جیرانی عزیز است که در حساس ترین بزنگاههای فیلم لحظات کمیکی خلق شدند! همینکه این فیلم کمدی نشده و بعضا به طرز باورپذیر با دُز بالایی مای مخاطب را در سالن سینما میترساند قابل ستایش است. به امید پیشرفت…