اخبار هنری :
آندری تارکفسکی: نخیر! خود تصویرها شبیه نماد هستند اما بر خلاف نمادهای پذیرفتهشده امکان رمزگشایی از آنها وجود ندارد. تصویر مثل لَختهای از زندگی است و حتی آفرینندۀ آن نمیتواند از معنای آن سر دربیاورد چه رسد به تماشاگر آن. این سطر از پوشکین که «غم من فروغ دارد» نماد نیست، تصویر است. ایوان ایلیچِ تالستوی در بستر مرگ احساس میکند درون رودۀ کوچکی حبسش کردهاند و نمیتواند از آن بیرون آید. احساس او چنان واقعی و زنده است که هر احساس و ادیشۀ دیگر را حذف میکند و حتی بر آنچه مرد بیمار بر زبان میآورد اثر میگذارد. نویسندگان ژاپنی قرون وسطی هم از تفسیر نمادها در هنر بد میگفتند. و راست میگفتند! نماد هرچه کمتر بهتر! نمادگرایی نشانۀ انحطاط است.
اشارۀ تارکفسکی به شعر کوتاهی از الکساندر پوشکین است با عنوان «بر تپههای گرجستان» که در 1829 سروده است. آراگوی که در شعر از آن یاد شده نام یکی از رودهای گرجستان است واقع در سراشیبی جنوبی رشتهکوه قفقاز با 112 کیلومتر درازا … جملهای را که تارکفسکی نقل کرده است میتوان چنین ترجمه کرد: «اندوهم تابناک است»:
تپههای گرجستان شولای شب تاریک پوشیدهاند؛/ میغرد پیش رویم آراگوی./ غمگینم اما نیز آرامم؛ غم من فروغ دارد؛/ غم من سرشار است از خیال تو،/ خیال تو، تنها تو و نه هیچ کس … هیچ کس را/ یارای آزار غمم نیست، هیچ چیز غمم را برنمیآشوبد،/ و قلبم باز میسوزد و میتپد/ چرا که بی عشق زیستن نتواند.
ترجمه صالح نجفی
Georgia’s hills are clad in the darkness of night;
The Aragva roars before me.
I am sad, yet also calm; my sorrow is radiant;
My sorrow is filled with the thought of you,
Of you, of you alone… Nothing torments
My sadness, nothing disturbs it,
And my heart burns again and beats because
It cannot live without loving.
On Georgia’s Hills
English Translation: Philip Ross Bullock