اخبار هنری : روزگاری دور، البته نه چندان دور، خانهها هر کدام یک گالری هنری بودند. هنرهای مختلفی از جمله: نقاشی، خطاطی، تذهیب، منبت کاری، مشبک کاری و … در خانهها مشاهده می شد که جلوهای خاص و دیدنی داشتند. در زمانی که هنوز پای کاغذ دیواری به ایران فرهنگ پرور باز نشده بود، نقاشان بیادعا و هنرمند روی دیوار خانهها به سفارش صاحبکار نوعی از نقاشی را اجرا میکردند که بسیار جذابتر و زیباتر از کاغذهای رنگارنگ، اما بیروح دیواری بودند. این زحمتکشان، تنها نقاش ساختمان نبودند، بلکه استادانی بودند که با دستان پینه بستهشان روح هنر و زیبایی را در جسم بیجان خانهها میدمیدند. در آن زمان که هنوز انواع قلم موها، رنگهای مختلف نبود، آنان با قلم موهای زمخت و ابتدایی کاری میکردند کارستان. اکثر خانهها دارای طاقچههایی بودند در قالبهای گوناگون، بالای این طاقچهها که حاصل دست هنرمندان گچبر بود، نقاشان خوش ذوق تابلویی را رسم میکردند که موضوع اکثر آنها طبیعت بود و روح ساکنان خانه را نوازش میداد. امروز دیگر خبری از آن هنرمندان نیست و این گمنامان خوشنام در غبار نسیان افتادهاند. امروز خانهها توسط نقاشان ساختمان فقط رنگ میشوند و هیچ روحی در آن دیده نمیشود، فقط چند رنگ گوناگون که روی دیوارهای صیقل خورده پاشیده شدهاند. نسل نقاشان هنرمند منقرض شده است، نسلی که به خانهها آرایش و به ساکنان آن آرامش میدادند. آن خانههای پر نقش و نگار، جای خود را به آپارتمانهای بیروح و پرغبار دادهاند. از مردم خوش ذوق و هنر دوست نیز دیگر اثری نمانده. در آن روزگار که هنوز تابلوهای کامپیوتری از پیله کشف بیرون نیامده بودند، هنرمندانی نقاش، با نقاشیهای ساده، اما دلفریب وارد خانه مردم شده و آنجا را رنگ و لعاب هنری میدادند. مردم نیز با دیدن این تابلوهای زیبا ترغیب شده و سعی در آن داشتند که خانه را با هنرهای دیگر نیز تزیین کنند. در آن روزگار که نقاشان خود را تافتهای جدا بافته از مردم نمیدانستند، با دستمزدی عادلانه برای مردم هنرنمایی میکردند، از تابلوهایی با موضوع طبیعت گرفته تا پرترههایی از اهالی خانه که زینتبخش دیوارها میشدند. نقاشی که زمانی خاستگاه آن خانههای مردم بود، از خانهها کوچ کرد و در دانشگاهها و گالریها سکنا گزید. همین باعث شد تا برخی از نقاشان که خود را برتر میدانستند و دانشگاه رفته، از مردم فاصله بگیرند. این فاصله گرفتن آسیبهای جدی و اساسی بر پیکر نقاشیهای مردمی زد. زمانی همه مردم و از هر طبقهای میتوانستند با پولی درخور جیبشان، تابلویی خریده و به دیوار خانه خود بیاویزند، امروز چند درصد از مردم توانایی خرید تابلوهای رنگارنگ را دارند؟ هر چند که نزدیک شدن نقاشان تازه به دوران رسیده به سبکهای فرنگی و دور شدن از سبکهای اصیل ایرانی نیز خود مزید بر علت شد تا مردم کمکم از این نقاشان و حاصل دستشان فاصله بگیرند. مردم ایران در همه ادوار تاریخ پشتیبان هنر واقعی و اصیل ایرانی بوده، هستند و خواهند بود، این هنرمندان هستند که باید سبک خود را به آنان نزدیک کنند تا در یادها بمانند، غیر از این باشد زودتر از آنچه فکرش را بکنند فراموش میشوند که شده اند. دانشگاهها و گالریها نمیتوانند یاد هنرمندان را در جامعه زنده نگه دارند، این مردم هستند که معیار سنجش هنر و هنرمند اصیل هستند، نه استادان و گالریدارها. هنر باید در بطن جامعه باشد، نه در حاشیه آن.
سید رضا اورنگ
مردم معیار سنجش هنر و هنرمند اصیل هستند
اخبار مرتبط