اخبار هنری : روزهای افول یک کارگردان
«مشت آخر» شبحی از فیلمهای گذشته و خاطرهانگیز مهدی فخیمزاده هم نیست. فخیمزادهای که روزی با فیلمهای «مسافران مهتاب»، «خواستگار»، «همسر» و غیره به یکی از مهمترین فیلمسازان سینمای ایران بدل شد و در امر سریالسازی نیز با «تنهاترین سردار»، «ولایت عشق»، «خواب و بیدار» مسیر تولید سریال در صدا و سیما را تغییر داده بود، حالا با ساخت «مشت آخر» میخی بر تابوت کارنامهی کارگردانیاش کوبیده است.
فیلم «مشت آخر» ایرادهایی اساسیتر از فیلمهای معمول سینمای ایران دارد. فیلمنامهی فیلم اشکال دارد: فیلم به دو پاره تقسیم شده است. داستان پارهی اول فیلم تا جایی که پسر رحمت میفهمد که پدر واقعیش رحمت است، روند قابل قبولی دارد هرچند شخصیتپردازیهای این پاره هم ضعیف است. اما از زمانی که پسر رحمت میخواهد به انزلی برود، فیلم اساسا تبدیل به هجویهای در مرثیهی نویسنده و کارگردان اثر شده است. به حدی این پاره از فیلم غیرقابل باور، خستهکننده و آماتوری ساخته و پرداخته شده که حتی باورش سخت است که یک فیلمساز آماتور این پاره را ساخته چه برسد به اینکه فیلمسازی کارکشته عهدهدار کارگردانی آن بوده است. فیلم هرچقدر به انتهای خود نزدیک میشود، غیرقابل دیدن میشود. اوج این بد بودن در سکانسهای پایانی فیلم است که گوهر خیراندیش سوار تراکتوری میشود و با برخورد به بدنهی قایقی، باعث سقوط کمتر از یک متری و بیهوش شدن احمد نجفی میشود! و در انتها هم، همه شخصیتهای خوب فیلم، خوش و خرم در کنار هم در شمال خوش میگذرانند!
فیلم دچار اشتباهات میزانسنیک هم است. در سکانسی که مهدی فخیمزاده و گوهر خیراندیش برای اولین بار در میدان آزادی با هم روبرو میشوند، دو نما از یک لحظه وجود دارد با این تفاوت که در یکی گوهر خیراندیش به نیمکت درون میدان نزدیک است و در دیگری مهدی فخیمزاده به آن نزدیک است. معیار این نزدیکی را میتوان از چراغ بالای سر این دو نفر تشخیص داد. مگر میشود در یک لحظه از زندگی، شخصیتها بدون اینکه حرکتی کنند، جایشان تغییر کند؟
فیلم مدیومی به شکل تلهفیلم به خود گرفته است. صرفا برای سرگرمی مخاطب ساخته شده است. «مشت آخر» حتی در این سرگرمی موفق عمل نمیکند. فخیمزاده به یاد سریالهای پلیسی که در دو دهه اخیر در تلویزیون ساخته است، در این فیلم هم میخواهد لحن و حرکات شخصیتهای فیلمش حال و هوایی از جنس آن سریالها به خصوص «خواب و بیدار» داشته باشد، غافل از اینکه «خواب و بیدار» برای بیش از 15 سال گذشته است و فیلمساز بایستی حرفی جدید در «مشت آخر» میزد که نزده است. به لحن شخصیتهای فیلم توجه کنید. وقتی حرف خصوصی به هم میزنند با صدایی با تُن آرام ولی سرعتی غیرقابل باور با هم صحبت میکنند. دقیقا کاری که فخیمزاده در سریالهایش بر روی آن تأکید دارد اما فیلمساز فراموش کرده که اگر آن مدل خاص امتحان پس داده به دلیل این بوده که در سریال از آن استفاده کرده است ولی «مشت آخر» سینمایی است. به همین دلیل این نقطهی قوت سریالهای فخیمزاده، اینجا تبدیل به نقطهی ضعف فیلم شده است.
در مورد شخصیتپردازی هم میشود گفت که تقریبا هیچ کدام از نقشها، تبدیل به شخصیت نشدهاند و تکلیفشان با خودشان مشخص نیست. نقش عنایت، پور عبدالله، پسر رحمت و زنش از بدترین شخصیتهای فیلم هستند. مخاطب بارها و بارها گوهر خیراندیش را در این هیبت در نقشهای مختلف دیده است، بارها و بارها فخیمزاده نقش پیرمردی را بازی کرده که قدرت بدنی بالایی دارد، رامین راستاد بارها و بارها نقش خلافکار خردهپا را بازی کرده است. بنابراین بازیگران اصلی فیلم هیچ چیز جدیدی به بازیشان اضافه نکردهاند، اما شگفتانهی «مشت آخر» بازی بسیار بد بازیگران تازهوارد آن است.
مهدی فخیمزاده در چند سریال و فیلم قدرت بدنیاش را به رخ کشیده است، از «خواب و بیدار» گرفته تا فیلم تبلیغاتیای که در انتخابات سال 84 برای علی لاریجانی ساخت، علاقهمند به نشان دادن قدرت بدنیاش بوده است. در این فیلم هم این کار را تکرار میکند اما مخاطب آنقدر فخیمزادهای که اکثرا نقشهای مُسن بازی میکند را با این احوالات دیده است که دیگر این وجهه از «مشت آخر» نیز برایش جذابیت ندارد. شاید بعدها وقتی بخواهند از «مشت آخر» حرف بزنند به نماهایی از همین حرکات رزمی فخیمزاده اکتفا کنند.
در روزهای پایانی فیلمبرداری «مشت آخر» فخیمزاده تصادف کرد و چند وقتی از ساخت سکانسهای پایانی این فیلم دور ماند. این مورد هم به فیلم ضربه وارد کرده است. در سکانسهای انتهایی حتی گریم مهدی فخیمزاده تغییر کرده است، طوری که در یک نما در سکانسهای انتهایی بیش از اندازه محاسنش سفید شده است و این هم از دست اشتباهات کودکانهای است که فیلمساز مرتکب آن شده است.
یکی از بدترین فیلمهای اکران شدهی سال 98 که فروشی بسیار پایین داشت، فیلم فخیمزاده بود. آیا «مشت آخر»، آخری به کارنامهی کارگردان خوشنام سینمای ایران است یا نه، این فیلمساز است که دوباره به روزهای خوب دههی 60 و 70 سینماییاش بازمیگردد؟ جواب این سؤال را زمان مشخص خواهد کرد.
محمدرضا رسولی