اخبار هنری :
۱- فیلم Vortex
- کارگردان: گاسپار نوئه
- بازیگران: داریو آرجنتو
- میانگین امتیازات Vortex در IMDB: ۶.۷
تازهترین ساختهی گاسپار نوئه از نظرِ فرمی درواقع ادامهی همان مسیری است که او در فیلم-مقالهی پیشینِ خود، نور ابدی، ارائه داده بود: ایدهی تقسیمِ صفحه به دو تکه برای نمایش همزمان کاراکترها. اینجا نیز با یک زوج طرفایم. همانطور که در بازگشتناپذیر و ورود به خلأ و عشق هم طرف بودیم. اما تفاوت اینجاست که این بار نوئه دست گذاشته است روی زوجی کهنسال. یک آکادمیسینِ سینما که در حال نوشتن کتابی دربارهی سینما و رؤیاست ــ با بازی داریو آرجنتو، فیلمساز آرژانتینی ــ و همسرش که درگیر آلزایمر شده است. آدمهایی که درگیر عشق و زندگیاند.
اتفاقن فیلم در اصلیترین بزنگاهش یادآور عشقِ میشل هانکه هم است؛ اما مسیری متفاوت از آن فیلم را انتخاب میکند و از ورای همین انتخاب، به دستاوردی دیگر و فراتر میرسد. بازیگوشیهای همیشگیِ نوئه در فرمهای بصری اینجا هم وجود دارد. عنوانبندیِ فیلمهای او، که همیشه جذابیتهای خاص خودشان را دارند، اینجا همراه شدهاند با ذکر سال تولدِ بازیگرها و کارگردان. چیزی که شاید یادآور و تأکیدی بر این نکته باشد که این آدمها هم پا به سن گذاشتهاند و هیچ بعید نیست به سرنوشت آدمهای گرداب دچار شوند.
۲- فیلم Mad God
فیلم خدای دیوانه
- کارگردان: فیل تیپت
- بازیگران: الکس کاکس، نیکتا رومن
- میانگین امتیازات Mad God در IMDB: ۶.۸
خلاصه داستان: یک اتاقکِ غواصی به اعماق یک ویرانهشهرِ زیرزمینی فرستاده میشود؛ مردی با تیپ و تجهیزاتِ استیمپانکی برای گشتوگذار در طبقاتِ گوناگون این هزارتوی عجیب که ساکنانش از انواع و اقسام جانورانِ جهنمی تشکیل شده است، از آن خارج میشود.
تا حالا چیزی شبیه به خدای دیوانه را ندیدهاید؛ یک انیمیشنِ استاپموشنِ بدونِ دیالوگ از فیل تیپت، بزرگترین اسطورهی زندهی تکنیکِ استاپموشن که بیننده را به سفری ۸۰ دقیقهای در سراسر یک دنیای آخرالزمانی اما مسحورکننده میبَرد. تیپت که بهعنوان انیماتور روی فیلمهای پیشگامی مثل جنگ ستارگان، روبوکاپ، پارک ژوراسیک و جنگاوران اخترناو کار کرده است، با این فیلم آرزوی ۳۰ سالهاش برای ساخت فیلمِ بیاندازه شخصی و جاهطلبانهی خودش را به لطفِ سرمایهگذاری مردمی و کار بدونِ چشمداشتِ آرتیستهای حرفهای و دانشجوهای داوطلب محقق کرده است. نتیجه دسترنجِ نابغهای است که هنرش را در سرکشترین حالتِ ممکن، آزاد از هرگونه نظارتهای دستوپاگیر یا محدودیتهای محتوایی و فُرمیِ تحمیلشده، ابراز کرده است.
خدای دیوانه فیلمی است که گویی از پرسیدن یک سؤالِ ممنوعه متولد شده است: چه میشد اگر دیوید لینچ، گیرمو دلتورو و تیم برتون برای ساختِ ۲۰۰۱: یک اُدیسهی فضاییِ خودشان همکاری میکردند؟ یک کاوشگرِ ساکت بهوسیلهی یک اتاقکِ غواصی به اعماقِ جهنمی زمین فرستاده میشود و هرکدام از لایههای بیشمارِ آن از چنان جزییاتِ سرسامآوری تشکیل شدهاند که تکتک پلانهای فیلم با سلسلهی بیپایانی از جانوران گروتسک، لوکیشنهای خیرهکننده و داستانهای ناگفتهی آنها باردار است؛ از منظرهی زندانیان غولآسایی که تا ابد روی صندلیهای الکتریکی برق گرفته میشوند، تا ابد جان میدهند و تا ابد اسهالِ ناشی از مرگشان به دهان یک موجودِ رقتانگیزِ زیرزمینی سرازیر میشود تا آدمکهای درماندهای از جنسِ مدفوع و موی بازیافتشده که تا سر حد لهشدن، متلاشی شدن، سوختن یا مُثله شدن بهوسیلهی ماشینآلاتِ یک کشتارگاهِ صنعتی کارگری میکنند.
چیزی که تعهدِ خستگیناپذیرِ فیلمساز به بمبارانِ چشمان مخاطب با تمام نیروی زرادخانهی خلاقیت بصریاش را همراهی میکند، صدای مُمتدُ ضجه، شیون، ناله و جیغ است. خدای دیوانه چشماندازِ بکری از جهنم را ترسیم میکند که در آن واحد به همان اندازه که از لحاظ پوچی کیهانیاش، خشونتِ بیمعنیاش و رنجِ ابدیاش آشناست، به همان اندازه هم از لحاظ غرابتِ لخت و غیرقابلهضمش همچون کابوسِ یک نژادِ بیگانهی باستانی به نظر میرسد.
۳- فیلم After Yang
فیلم بعد از یانگ
- کارگردان: کوگونادا
- بازیگران: کالین فارل
- میانگین امتیازات After Yang در IMDB: ۶.۷
خلاصه داستان: در کلانشهری در آینده، کلونها و رباتها واقعیتی عادی در دنیا هستند و با آدمها زندگی میکنند. یانگ که یکی از همین رباتهاست دچار نقص فنی میشود و جیک برای تعمیر آن در مسیری اکتشافی قرار میگیرد.
After Yang یک علمیتخیلی با فضاسازی آخرالزمانی است که براساس داستان تأثیرگذار خداحافظی یانگ ساخته شده است. لحن سرد و فضای دیستوپیکی که در این فیلم وجود دارد شما را به درون خودش میکشد و قصهای متفاوت دربارهی رباتها و هوش مصنوعی را تحویلتان میدهد. این فیلم برخلاف آثاری که به عوارض پیشبینی نشدهی هوش مصنوعی میپردازند، دید نرمتری روی مضمونهای دنیای رباتی دارد. After Yang با دیدی انسانگرایانه به مرگ، زندگی، خانواده، هویت و طبیعت نزدیک میشود و بافت متفاوتی را از جهانی که آدمها در آن زندگی میکنند بهنمایش میگذارند.
این فیلم با لحن مراقبهگونهی خود مثل معمایی است که ما را به راز انسانیت خیره کرده و دربارهی ماهیت وجودی انسان سؤالهایی میپرسد. شاید فکر کنیم که این فیلم، داستانی از دنیای رباتها باشد اما قبل از هر چیز این اثر در معنای دور خود قصهای دربارهی خود ما خواهد بود.
۴- فیلم Cha Cha Real Smooth
- کارگردان: کوپر ریف
- بازیگران: داکوتا جانسون
- میانگین امتیازات Cha Cha Real Smooth در IMDB: ۷.۴
خلاصه داستان: یک پسر جوان که تصمیم میگیرد با برگزاری جشنهای مورد نظر خانوادههای مختلف کمی پول دربیاورد، با مادری آشنا میشود که فرزند او مبتلا به اوتیسم است.
سینمای کمدی-درام به این دلیل میتواند تاثیر زیادی روی خیلی از تماشاگرها داشته باشد که در بسیاری از مواقع، شباهت زیادی به زندگی واقعی دارد. انسانها بعضا در برخی از روزهای بد زندگی هم چند فرصت برای خندیدن بهدست میآورند و در عین حال طی تعداد از روزهای خوب ممکن است چند دقیقه را با ناراحتی سپری کنند. Cha Cha Real Smooth به انسانهایی میپردازد که دقیقا چنین حال و روزی دارند؛ طوری که شاید بین یک لبخند واقعی و یک گریهی واقعی آنها تنها چند ساعت فاصله باشد. قصه هم بهجای اینکه کورکورانه فقط با تمرکز روی داستانگویی رمانتیک جلو برود، باورپذیر میماند؛ تا بیشتر روی بیننده تاثیر بگذارد و ماندگارتر باشد.
Cha Cha Real Smooth دربارهی آدمهایی است که با تمام نقصهایشان میتوانند مدتی کنار هم آرام بگیرند. آنها اشتباه میکنند، از هم فاصله میگیرند، به هم نزدیک میشوند و در آخر شاید به همهی خواستههای خود نرسند. اما این باعث نمیشود که برای چند ساعت، پیش هم به آرامش نرسند.
۵- مستند Navalny
مستند ناوالنی
- کارگردان: دانیل روهر
- بازیگران: الکسی ناوالنی
- میانگین امتیازات Navalny در IMDB: ۷.۴
خلاصه داستان: الکسی ناوالنی با یک عامل اعصاب مسموم میشود و در شرایط وخیمی او را به بیمارستان میبرند. ناوالنی به کما میرود و چند سازمان حملهی شیمیایی علیه او را تایید میکنند.
Navalny، یک مستند پرتره از الکسی ناوالنی رهبر مخالفان روسی و رویدادها و مسائل مرتبط با مسمومیت اوست. این مستند تحسینشده که داستانی تکاندهنده از ترور ناموفق رهبر مخالفان ولادیمیر پوتین است، برای اولینبار در جشنوارهی ساندنس بهنمایش درآمد و توانست جایزهی بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از آن خود کند. فیلمبرداری این پروژه اندکی پس از خروج ناوالنی از کما آغاز شد و تا زمان دستگیری او در سال 2021 ادامه یافت. Navalny برای طرفداران دنیای سیاست گزینهی بسیار مناسبی خواهد بود، چراکه با جزئیات به بررسی آنچه که اتفاق افتاده میپردازد.
ناوالنی مثل یک تریلر سیاسی عمل میکند، فیلمی که به لایههای شخصیتی ناوالنی و شجاعت او میپردازد و تا مدتها از خود داستانی حیرتانگیز بهجای میگذارد. این مستند که بهشدت دراماتیزه شده تصویری از خودباوری، قدرت مخالفان و اهمیت زیر سؤال بردن اقتدار است و برایش مهم نیست که داستان قرار است به کجا ختم شود.
۶- فیلم The Batman
فیلم بتمن
- کارگردان: مت ریوز
- بازیگران: رابرت پتینسون، زوئی کراویتز و پل دینو
- میانگین امتیازات The Batman در IMDB: ۷.۹
خلاصه داستان: پس از آن که یک قاتل زنجیرهای مشغول کشتن افراد قدرتمند در گاتهام میشود، بتمن به تلاش برای گیر انداختن او و سردرآوردن از فساد سازمانیافتهی شهر میپردازد.
با اینکه تا امروز شاهد اقتباسهای مستقیم و غیرمستقیم زیادی از روی کامیکهای بتمن بودهایم، The Batman توانست با سکانسهایی جذاب برای تعداد قابل توجهی از طرفدارهای این شخصیت، توجه آنها را جلب کند. حالا بتمن با بازی رابرت پتینسون، سلینا کایل با بازی زوئی کراویتز، ریدلر با بازی پل دینو و حتی پنگوئن با نقشآفرینی کالین فارل برای طرفدارهای فیلم The Batman تبدیل به نسخههایی قابلتوجه از این شخصیتها شدهاند؛ نکتهای که باعث میشود آنها بگویند که مت ریوز از پس خلق نسخهی خاص خود از گاتهام و افراد حاضر در این شهر برآمد.
در هر حالت نمیتوان انکار کرد که فیلم The Batman برای خیلی از تماشاگرهای روز بهعنوان یکی از جدیترین فیلمهای ابرقهرمانی چند وقت اخیر شناخته میشود. تازه همکاری درست مت ریوز با یک تیم حرفهای در پشت صحنه سبب شد که اثر او با جزئيات تصویری فراوان، چند قاب به یاد ماندنی را تحویل طرفدارهای پروپاقرص بدهد.
۷- انیمیشن Turning Red
انیمیشن قرمز شدن
- کارگردان: دومی شی
- بازیگران: ساندرا اوه
- میانگین امتیازات Turning Red در IMDB: ۷
خلاصه داستان: دختری ۱۳ساله هر وقت احساسات شدیدی همچون هیجان را تجربه میکند، تبدیل به یک پاندا قرمز بزرگ میشود. او باید راهی برای مخفی نگه داشتن این راز و حل مشکل بیابد.
قرمز شدن که حتی اسم آن هم اشارهای به خجالت کشیدن آدم از حضور در موقعیتهای مختلف دارد، به خوبی از پس نمایش دادن احساسات و نگرانیهای یک دختر نوجوان برمیآید؛ بچهای که همواره تلاش کرده است همان موجود بینقص مورد نظر پدر و مادر باشد، اما احتمالا نمیتواند بیشتر از این روی احساسات و علایقش سرپوش بگذارد. وقتی یک نفر به احساسات خود اجازهی فوران کردن را میدهد، فقط خود او تحت تاثیر قرار نمیگیرد. هنگامی که انسان میتواند بالاخره بعضی از ماسکها را کنار بگذارد و حرف دل خود را بزند، معمولا عدهای به وجد میآیند، عدهای عصبانی میشوند و حتی عدهای آسیب میبینند.
استودیو پیکسار بهلطف قدرت انیمیشن، موفق به نمایش همین حقیقت با داستانگویی تصویری میشود. در این بین زیبا است که تیم سازنده تا جای ممکن به انواعواقسام افراد حاضر در جامعه توجه کرد. بعضیها برخلاف شخصیت اصلی، جسارت و توانایی در آغوش کشیدن پاندای قرمز بزرگ خود را ندارند. ولی این اصلا باعث نمیشود که کسی بتواند به آنها برچسب بزند یا نحوهی کنار آمدنشان با تلخیها را زیر سؤال ببرد.
۸- فیلم Everything Everywhere All at Once
فیلم همه چیز همه جا به یکباره
- کارگردان: دانیل شاینرت
- بازیگران: میشل یو
- میانگین امتیازات Everything Everywhere All at Once در IMDB: ۸.۲
خلاصه داستان: اولین به همراه همسرش یک خشکشویی را در کالیفرنیا اداره میکند. او دچار مشکلات خانوادگی و کاری بسیاری شده و نمیتواند آنها را مدیریت کند. اولین در این شرایط با نسخهی دیگری از شوهرش روبهرو میشود و با جهانهای چندگانه ارتباط برقرار میکند.
همه چیز همه جا به یکباره (Everything Everywhere All at Once) فیلمی علمیتخیلی و رزمی است که در هستهی خود به درامی خانوادگی وفادار است و بر مفهوم فرضیهی جهانهای موازی داستان خودش را پیش میبرد. این کمدی سیاه برخلاف ظاهر پُر زدوخوردش سرشار از صمیمت و عاطفه است و قصهای از یادگیری عشق و محبت را بهنمایش میگذارد. خانواده، ارتباطات بین نسلی، امید، عشق، پوچی و تنهایی مسائلی هستند که شما در قالب ماجراجوهای علمیتخیلی با آنها روبهرو خواهید شد. سفر اودیسهای ایولین تماشاگر را به سمت چالشی درونی میبرد و او را با بحرانهای وجودی سر راهش آشنا میکند.
همه چیز همه جا به یکباره اثری پُرزرقوبرق است که در پس شلوغ کاریهایش بهدنبال مسیری درست برای زندگی انسان امروزی میگردد، انسانی که شاید راهش را گم کرده باشد. این فیلم عنوان پرفروشترین فیلم شرکت A24 را بهدست آورد و فرصت مجددی را برای پخش پیدا کرد.