ستاره بازی: فیلمی با سوژه جهانی

فیلم درباره خانواده سه نفره ای متشکل از «محمود»، «راحله» و فرزند خردسالشان «صبا» است که به آمریکا مهاجرت کرده و پیش از آن که در این کشور جا بیافتند با یک بزنگاه بزرگ در رابطه با سلامتی صبا مواجه می شوند که نقطه عطف پرده نخست فیلمنامه لقب می گیرد.
در کنار این، بحرانی هم میان «محمود» و «راحله» شکل گرفته که در نهایت به جدایی این دو ختم می شود. «علیمردانی» در «ستاره بازی» از شیوه غیرخطی در نگارش فیلمنامه بهره گرفته و به همین خاطر هم انسجام فیلم حفظ شده است. فیلم هم با وویس های صبای جوان که مخاطب آن تا اواخر کار مشخص نیست، آغاز شده و موتور آن به راه می افتد.
در عین حال، «ستاره بازی» فیلمنامه ای شخصیت محوری داشته و تماشاگرانش را با صبا همراه می کند که شخصیت عاصی و درهم ریخته ای دارد. علیمردانی یک زخم درونی هم برای او خلق کرده که چیزی جز ترس از آب و غرق شدن نیست. در عین حال او خود را در ماجرایی جدایی پدر و مادرش مقصر دانسته که لایه های دیگری به صبا می بخشد. لایه هایی که سقوط او در دام اعتیاد را رقم زده و به پرده میانی فیلمنامه جان تازه ای می بخشد.
«اعتیاد» هم، دیگر سوژه مهم و کلیدی فیلم است که تاثیر مهمی روی صبا گذاشته و قصه «ستاره بازی» را تحت الشعاع خود قرار می دهد. با این حال، ستاره بازی به لحاظ تعداد داستانک ها در وضعیت مناسبی نبوده و به همین خاطر هم خلاهایی در نیمه دوم آن به چشم می خورد. همین کمبود هم موجبات کندی ریتم را فراهم کرده که قطعا علیمردانی برای اکران عمومی و نیز پخش جهانی باید فکری برای آن کند.
یکی از داستانک های فیلم، داستانک صبا و تنها دوست صمیمی اش «کایلا» است که خوب از کار درآمده و کاملا ملموس به نظر می رسد که نقشی کلیدی در به اوج رسیدن تنش های درونی صبا دارد. در طرف دیگر هم رابطه پدر و دختری محمود و صبا قرار دارد که از سطح کلیشه های رایج فراتر نرفته و عمق پیدا نمی کند. به همین خاطر هم فاقد تاثیرگذاری لازم بوده و مخاطب را آنچنان که باید درگیر نمی کند که بخش مهمی از این امر به پرداخت شخصیت محمود بازمی گردد. مشابه این اتفاق هم برای راحله به عنوان مادر صبا و یکی از شخصیت های اصلی کار رخ داده و کلیشه ها آسیب زیادی به کیفیت آن وارد کرده است.
از بین شخصیت های فرعی هم شخصیت مرد عبوس و خشن همسایه بهتر از بقیه از آب درآمده و بازی «مایکل مدسن» مشهور نیز نقش مهمی در این امر داشته است. سکانس دونفره او و «فرهاد اصلانی» در اتومبیل یکی از بهترین سکانس های ستاره بازی است که برای دوستداران این دو بازیگر توانا لذت خاصی دارد.
«هاتف علیمردانی» که تنوع خوبی هم در ساخته هایش به لحاظ مضمونی به چشم می خورد در ستاره بازی به لحاظ بصری موفق عمل کرده و با انتخاب شهری سردسیر در آمریکا از آن بهره دراماتیک گرفته است. همان طور که در انتخاب بازیگر نقش صبا عالی عمل کرده و تماشاگران فیلمش را غافلگیر کرده است. «ملیسا ذاکری» انتخاب هوشمندانه ای برای ایفای نقش صبا بوده که با توجه به برگ برنده پایانی ای که علیمردانی در آخر فیلم رو می کند، درخشان تر هم به نظر می رسد.

محمد جلیلوند