اخبار هنری : تبليغات ابزار مهمي است كه در تمام جهان مرسوم است. تبليغات در سينما عنصر بسيار مهمي به حساب ميآيد كه براي باز كردن پاي تماشاچيان به سالنهاي تاريك سينما، كاربردي غيرقابل انكار دارد. از قديم الايام، تبليغ براي فيلمهاي سينمايي در بيشتر كشورهاي جهان، به خصوص آمريكا و به ويژه هاليوود صورت ميگرفته است. امروزه، تبليغات يك هنر محسوب ميشود و شركتهاي فيلمسازي براي استفاده هرچه بهتر از اين عنصر مهم، طراحان بزرگي را به استخدام خود در ميآورند. آنها بخش مهمي از بودجه فيلم را خرج تبليغات ميكنند، زيرا ميدانند بدون تبليغات كارساز، كاري از پيش نخواهند برد و سرمايه آنها به خطر خواهد افتاد. در كشور ما هم از گذشتههاي دور، براي فيلمها تبليغ ميشد و ميشود، چون براي جذب مخاطب بايد از اين عنصر مهم بهرهبرداري كرد. در كشورهاي صاحب سينما، به ويژه هاليوود، شركتهاي فيلمسازي سعي ميكنند در آغاز، فيلم خوب و تماشاگر پسندي توليد كنند، بعد با استفاده از ابزار تبليغات مردم را به سالنهاي سينما بكشانند. متأسفانه در مملکت ما، به خصوص در دو دهه اخير، فيلمهاي بسيار ضعيفي توليد شده و سعي ميكنند با ترفندهاي مختلف و غير حرفهاي آن را به خورد مخاطب بيچاره بدهند! يكي از بدترين اين كارها، اكران اجباري فيلمهاست كه در هيچ جاي دنيا مرسوم نيست، حتي در قطب شمال و جنوب! برخی از تهيهكنندههاي تازه به دوران رسيده ،توسط خودنمایی بازیگران در فضای مجازی و خواهش و تمناهای متوالی آنان که از تماشاچیان می خواهند به تماشای فیلمی که در آن بازی کرده اند بنشینند، به تبليغاتی سخيف كه به گدايي بيشتر شبيه است تا تبليغ دست ميزنند! معركه راه انداختن و براي مردم پشتك و وارو زدن راه مناسبي براي جلب تماشاچي نيست. تماشاچي براي ديدن فيلم خوب حاضر است ساعتها در صف بايستد تا بليتي به كف آورده و به تماشاي فيلم مورد علاقهاش بنشيند.
در سينما حاضر شدن و كاسه گدايي در دست گرفتن كه نامش تبليغات نيست، گدايي است! اگر نميدانيد بدانيد. بازيگري تاريخ مصرف گذشته، مدتي است وارد عرصه مهم، اما در ايران از ارزش افتاده كارگرداني شده و اخيرا هم بر مسند تهيهكنندگي تكيه داده است، بر مسندي كه جاي جلوس هركسي نيست. ايشان فيلمي ضعيف مثل كارهاي قبلياش ساخته و با لطايفالحيل آن را در سينماها اكران كرد. مردم از فيلم به خاطر ضعف مفرط آن استقبال نكردند. براي همين، خود آستينها را بالا زد و دست به كار شد تا به هر قيمتي كه هست پاي تماشاچيان را به سالنهاي نمايشدهنده فيلماش باز كند. وی كاسه گدايي در دست در سينماها دوره افتاد و بليت فروش کرد، اسم آن را هم تبليغ گذاشت! اي تهيهكنندهاي كه هنوز در اين عرصه بند قنداقت باز نشده، به چه زباني بايد به شما و امثال شما گفت باز كردن پاي تماشاچي به سالنها با هر حيلهاي نامش هنر نيست، بيهنري است! اين قدر با آبروي خود و اين سينماي توسري خورده بازي نكنيد. مگر با اين حركات چندشآور، چند تماشاچي را ميتوانيد وادار به ديدن فيلم خود كنيد؟
كدام تهيهكننده، كارگردان، بازيگر و حتي كارگر صحنه با كلاسي را در جهان سراغ داريد كه براي كشاندن پاي تماشاچيان به سالنهاي سينما، كاسه گدايي در دست گرفته و دوره بيفتد؟! دست زدن به چنين رفتارهاي غيرمنطقي و آبرو بر، نشانه بيكلاسي است. چرا به جاي معركه گرفتن و بردن آبروي خود و سينما، كيفيت كارهاي تان را بالا نميبريد؟ چرا فيلمي نميسازيد كه تماشاچيان براي ديدن آن سرودست بشكنند؟ اگر توانايي نداريد، به كاري بپردازيد كه توانايي آن را داريد. اي خانم يا آقايي كه تازه پا در اين عرصه گذاشتهايد، اگر فيلم تان پرفروش باشد، حاضريد كاسه گدايي در دست بگيريد یا در فضای مجازی پشتک و وارو بزنید برای جذب مخاطب؟ اي هنرپيشهاي كه مدام در کانال های مختلف و اینستاگرام خودنمایی و دلبری می کنی برای جلب تماشاگر، اگر فيلم تو نیز پرفروش بود حاضر بودي دست به چنین اعمال سخیفی بزنی؟! فرق شما با همتايان هاليوودي در اين نكته است، آنان كلاس دارند و هر روز بر كلاس خود ميافزايند، اما شما مظهر بيكلاسي هستيد و هر روز از کلاس تان کم می شود! در هنرپيشگي كه از مرحله متوسط عبور نكرديد، در كارگردانی كه بسيار ضعيف هستيد و در تهيه كنندگي نيز در مقامي قرار دارید كه خدا نصيب گرگ بيابان نكند! بهتر نبود همان هنرپيشه باقي ميمانديد و خود را از حد متوسط كمي بالاتر ميكشانديد؟ اين همه مانند گنجشك سنگ خورده از اين شاخه به آن شاخه نپريد!
اگر به خود رحم نميكنيد به تماشاچيان بختبرگشته رحم كنيد! خدا را خوش نميآيد در اين وانفساي بيهنري شما و امثال شما پا روي خرخره مخاطب بيگناه بگذاريد.
سیدرضااورنگ