نخستین فیلم شانتال آکرمن، فیلم کوتاهی است به نام «شهرم را منفجر کن» که در سال 1968 در سن 18 سالگی ساخت. در واقع با همین فیلم کوتاه بود که او تمها و استراتژیهایی را از نظر سبک سینمایی برگزید که تا پایان دوران فیلمسازی در فیلمهایش به آنها پایبند باقی ماند. آکرمن در فیلمش نقش دختر جوانی را بازی کرده که خسته از زندگی ملالآور روزمره است و نمیخواهد به قواعد نرمال زندگی روزمره تن دهد و در نتیجه علیه آنها طغیان میکند. جاناتان رزنبام این فیلم را ترکیبی از چارلی چاپلین و ژان دیلمن خوانده و آن را با فیلم کوتاه «ساعت یک صبح» (1916) چاپلین مقایسه کرده است. رفتار دخترک، شورش علیه همه عادتها و کارهای روزمره زنها (به طور مشخص زنان خانهدار) است از آشپزی گرفته تا خوردن، شستن ظروف، تمیز کردن زمین، واکس زدن کفشها، و مرتب کردن وسایل خانه.
- Blow Up My Town, 1968
- Dir. Chantal Akerman
شانتال آکرمن
ــ من میخواستم بنویسم اما وقتی «پیرو خله» گدار را دیدم، فهمیدم که میتوانم خودم را به صورت دیگری نیز بیان کنم… همچنین احتمالاً این شهود را داشتم که اگر فقط میخواهم بنویسم، باید تمام مدت در یک اتاق بمانم و هرگز بیرون نروم. احساس میکردم اگر میخواهم فیلم بسازم، باید با مردم ارتباط برقرار کنم و این برای من خوب خواهد بود.
ــ وقتی مردم از من میپرسند که من فیلمساز فمینیست هستم، پاسخ میدهم که من یک زن هستم و فیلم هم میسازم. هنگامیکه مردم میگویند این یک فیلم فمنیستی است، گویی تنها یک راه برای زنها وجود دارد تا خود را بیان کنند.
ــ من فکر میکنم که راجع به آدمها صحبت میکنم. «ژان دیلمان» ویژه نیست. من میتوانستم این نقش را به یک مرد نیز بدهم. رفتن به سر کار و انجام کارهای همیشگی و معمولی. او خوشحال است. کلید دارد. درب را باز میکند. اوراقش را اطرافش میبیند و همچنین منشیش را. حالا تصورش را بکنید، چیزی تغییر میکند و او توان تحملش را ندارد. زیرا تغییر خطرناک است. تغییر ترس است. تغییر باز کردن درب زندان است. به همین خاطر است که تغییر اساسی برای آدمها سخت است.