اخبار هنری : فدریکو فلینی بیستم ژانویه ۱۹۲۰، در شهر ریمنی ایتالیا در یک خانواده متوسط متولد شد. پدرش فروشنده دورهگرد بود و او دوران کودکیاش را بر دامان مادری متعصب و سرسخت سپری کرد.
اغراقآمیز نیست اگر بگوییم فلینی سینماروهای غیرمتخصصی همچون ما را که بلیت میخریم و به تاریکی سالنها پناه میبریم و به پرده نقرهای چشم میدوزیم تا با جادوی فیلم به جهانهای دیگر سفر کنیم، با نحوه دیگری از تماشا آشنا کرد که یکسرمتفاوت بود. او ما را به مکانها و سرزمینهایی میبرد فراتر از دنیای انگلیسی زبان. قلمروهایی که حتی در آزادانهترین رویاهایمان هم هیچگاه تصور نمیکردیم به آنها گام بگذاریم. فلینی سینمایی شخصی پدید آورد که به گونهای اعجاب آور و شگفت جهانی است و دنیا را کوچکتر و صمیمانهتر باز مینمایاند.
فلینی را میتوان یک فیلمساز تمام و کمال دانست. صاحب سبک و از بزرگان سینمای کلاسیک جهان. سینمایش الهام گرفته از رؤیاها، خاطرات و تجربههای بیواسطه اوست که به صورت داستانی به هم میپیوندند که نمایشگر احساسات و عواطف درونی انسانهاست.
آثار فلینی آکنده از اشارههای اتوبیوگرافیک هستند. فیلمهایش بیان شرح حال خود اوست و نیز تخیلات، ذهنیات، عواطف و احساساتاش.
ماهیت اتوبیوگرافیک در آثار فلینی، معنایی فراتر از شرححالگویی مستقیم دارد. حتی رویدادها و لحظههایی که فلینی به طور عینی نیز تجربه نکرده، اما در رؤیای او گذشته و جزو علائقش بوده، جزئی از زندگی اوست.
فلینی هم از آن گروه فیلمسازانی است که برای فیلمهایش پایانی در نظر نمیگیرند. در واقع این دسته کارگردانهابه تأثیر فیلم بر مخاطب، پس از اتمام اثر میاندیشند.
او حس میکند که اگر یک پایان شسته رفته و مشخص ارائه دهد، با تماشاگر خود رفتاری صادقانه نداشته است چرا که او خود در زندگی هیچگاه به راهحلی پایدار نرسیده است. فلینی از تخیل تماشاگر استفاده کرده و او را درگیر فیلم مینماید، و سرنوشت شخصیتها و پایان داستان را بر عهده مخاطب وامیگذارد.
او احساس دقیقی از مسئولیت به تماشاگران ارائه میدهد، و از آنها میخواهد برای سرانجام شخصیتهای فیلمش تصمیم بگیرند. و اگر فیلم متأثرشان نمود، در اعمال و رفتارشان قطعاً تجدیدنظر خواهند کرد.
منتقدین، دوران فیلمسازی فلینی را به دو بخش مشخص تقسیم میکنند:
دوره اول با فیلمهاش «ولگردان»، «شبهای کابیریا» و «جاده» که بنیاد فکر و اندیشه آینده او بر پایه آنها استوار است.
از سال ۱۹۵۹ دورهی متفاوتی در فیلمسازی فلینی آغاز میشود. سه فیلم «زندگی شیرین»، «هشت و نیم» و «جولیتای ارواح»، دوره تکامل ادراک او از زندگی و به عبارت دیگر، دوره تظاهر و درماندگی او در برابر مسأله زندگی است. در این دوره سبک فیلمسازی او تکامل یافته اما از صمیمیت آثار دوره اول فاصله میگیرد.
تأثیر همکاری با تعدادی از کارگردانان نئورئالیست و بینش خاص این مکتب در آثار فلینی به وضوح قابل مشاهده است. فیلمبرداری در محل واقعی، استفاده از بازیگران غیرحرفهای و … اما آن سبک واقعگرایانه محض و آن وفاداری مطلق به جلوهها و نمودهای خارجی، که سینمای کارگردانهای مذکور را مشخص میسازند، از جنبههای برجسته آثار فلینی محسوب نمیشود.
فدریکو فلینی ۱۲ نامزدی اسکار در کارنامه دارد و ۴ فیلم او موفق به دریافت این جایزه شدهاند و از این منظر رکورد دار محسوب میگردد. فکر میکنم آکادمی اسکار تصمیم بسیار درستی گرفت که در ۱۹۹۳ به فلینی اسکار افتخاری اهدا کرد. هنگامی که فلینی ۷۳ ساله، یک سال پیش از مرگش، بر صحنه گام نهاد تا این مجسمه کوچک را دریافت کند بسیار احساساتی و کوتاه سخن گفت؛ به ایتالیایی تشکر کرد و خطاب به همسرش گفت جولیتا دیگر بس است گریه نکن. و بیش از این چه میتوانست بگوید، فیلمهایش هر آنچه گفتنی بود گفته بودند.
فدریکو فلینی در ۳۱ اکتبر ۱۹۹۳ و در سن ۷۳ سالگی در اثر سکته مغزی بدرود حیات گفت.
فیلمشناسی فدریکو فلینی
▪️Variety Lights (1950)
▪️The White Sheik (1952)
▪️I Vitelloni (1953)
▪️La Strada (1954)
▪️Il Bidone (1955)
▪️The Nights of Cabiria (1957)
▪️La Dolce Vita (1960)
▪️8½ (1963)
▪️Juliet of the Spirits (1965)
▪️Satyricon (1969)
▪️Roma (1972)
▪️Amarcord (1973)
▪️Casanova (1976)
▪️Orchestra Rehearsal (1978)
▪️City of Women (1980)
▪️And the Ship Sails On (1983)
▪️Ginger and Fred (1986)
▪️Intervista (1987)
▪️The Voice of the Moon (1990)