اخبار هنری : «چهارصد ضربه»
فرانسوا تروفو با «چهارصد ضربه» هم به سینمای مدرن و هم به کلاسهای درس دوران بچگیمان قدم میگذارد.
«بچههای تحقیر شده» برنانوس (از جمله «موشت» که برسون فیلمی از آن ساخت).
«بچههای در موضع قدرت» ویتراک.
«بچههای وحشتناک» ملویل.
بچههای ویگو (اشاره به بچههای فیلم «نمره اخلاق صفر» ژان ویگو)، بچههای روسلینی (اشاره به فیلم «آلمان سال صفر») و در یک کلام «بچههای تروفو»، اصطلاحیست که به زودی و با بیرون آمدن و نمایش فیلم سر زبانها خواهد افتاد. به زودی مردم خواهند گفت «بچههای تروفو» درست همانگونه که میگویند نیزهداران بنگال، اسپویلکنندهها، رؤسای مافیا، رانندههای متجاوز یا بار دیگر در یک کلام، «معتادان سینما».
در چهارصد ضربه، کارگردان فیلم «بچههای شیطون» (فیلم کوتاهی از تروفو) بار دیگر دوربین و سینمایش را نه اون بالاها با مردان ــ همچون هاوارد هاکس پیر ــ بلکه همینجا و این پایین با بچهها خواهد داشت.
اگر نوعی تکبر و غرور در گفتن «اون بالاها» به معنی آدمهای بالای سی سال وجود دارد، همینجا و «این پایین» نیز باید در بردارندهی غروری برای زیر شانزده سالها تلقی شود… چهارصد ضربه غرورآمیزترین، سرسختترین، کلهشقترین و به عبارت دیگر مستقلترین فیلم در جهان خواهد بود… از نظر اخلاقی پر معنا، از نظر زیبایی شناسی هم به همین ترتیب. تصاویر دیالیسکوپ هنری دکا (فیلمبردار چهارصد ضربه) همچون تصاویر «فرشتگان آلوده» (فیلمی از داگلاس سیرک) مبهوتمان خواهد کرد. فیلمنامه همچون «شور جوانی» (فیلمی از کائو ناکاهیرا) با روح و زنده خواهد بود. دیالوگها، حرکات و رفتارها تند و گزنده هستند درست مثل «نلسون بچه صورت» (فیلمی از دان سیگل). تدوین همانقدر ظریف و دقیق و حساس است که تدوین «الهه» (فیلمی از جان کرامول). سرکشی و الهام پیش از وقوع حادثه را همچون «تیر انداز چپ دست» (فیلمی از آرتور پن) نشان خواهد داد. این کلمات و عناوین از کلیدهای ماشین تحریرم اتفاقی بیرون نیامدهاند. اینها از فهرست ده فیلم برتر به انتخاب فرانسوا تروفو در سال 1958 آمده است. خانوادهای (مجموعه فیلمی) جذاب و دلپذیر که چهارصد ضربه به زیبایی آنها را در خود گنجانده است.
در آخر چه باید گفت؟
اینکه… چهارصد ضربه فیلمی خواهد بود با امضای راستی و صداقت، تند و تیزی، هنر، تازگی و نوآوری، سینما، اصالت، جسارت، جدییت، تراژدی، اصلاح، «شاه اوبو» (نمایشنامهای از آلفرد ژاری با مایههای سورئالیستی) فانتزی، درندهخویی و وحشیگری، مهربانی، عامگرایی و عمومیت، دلسوزی و شفقت.
«چهارصد ضربه» ــ کایه دو سینما شماره 92 ــ فوریه 1959 ــ ترجمه آزاد شاهکرمی