اخبار هنری:
پس از اختراع زبان، هنگامی که انسانها به آن توانایی دست یافتند که بتوانند با یکدیگر حرف زده و منظور خود را ادا کنند، تحولی در زندگی آنان پدید آمد. پس از مدتی کلمات به وجود آمده و رفته رفته زبان در بین جوامع بشری رایج شد. دیری نگذشت که خط نیز اختراع و رایج شد. ارتباط کلامی بین انسانها، باعث پیشرفت روز افزون بشر شد. پس از انتشار کتابها، شاید بتوان گفت انسان در راه تعالی قرار گرفت. پس از ظهور پیامبران الهی نیز در ابتدا ارتباط کلامی بود، سپس کتابهای آسمانی توسط پیامآوران وحی به میان مردم آورده شد. انسان ذهنی خلاق دارد که تخیل اش مدام در حال آفرینش است. افسانهها و اسطورهها کم کم از خیال مردم روی کاغذ نقش بسته و به سرعت منتشر شدند. از همان روزهای آغاز داستاننویسی و نمایشنامهنویسی، نوع گفتوگوها با حرف زدن عادی مردم در کتابها متفاوت بود. دیالوگ در قصهها، نمایشنامهها و فیلمنامهها برخلاف اعتقاد کسانی که میپندارند همان ارتباط کلامی است، اینگونه نیست. دیالوگ با حرافی تفاوتهای آشکاری دارد. اگر آن گونه که در طول روز با دیگران ارتباط کلامی برقرار میکنیم، در فیلمنامهها، نمایشنامهها و قصهها نیز، به همان گونه مکتوب کنیم نامش دیالوگ نیست.
دیالوگنویسی یک تخصص ویژه در قصه نویسی و هنرهای نمایشی محسوب میشود که هرکسی نمیتواند پای در این حیطه بگذارد.
دیالوگ، در نمایشنامهها و فیلمنامهها کاربرد خاص خود را دارد. اگر به رمانها و قصههای خوب آمریکایی و اروپایی دقت شود، به این امر مهم پیبرده میشود که نویسنده سعی کرده کاراکترها، آنچه مهم، ضروری و گیراست را به زبان آورند. بحث اصلی این یادداشت درباره دیالوگنویسی در فیلمنامه است. بنابراین بیشتر به این موضوع پرداخته مب شود.
پس از تولد صدا در سینما، اهمیت دیالوگ بیش از پیش نمایان شد. برای همین در طول زمان، دیالوگنویسی به یک تکنیک تبدیل شد. فیلم، چون یک اثر نمایشی تصویری است، باید دیالوگ زمانی به کار گرفته شود که تصویر گویای مضمون نیست. بنابراین اگر زمانی تصویر گویای مقصود صاحب اثر است و مخاطبان آن را به خوبی درک میکنند، دیالوگ اضافه شود، کاری است عبث که تنها توضیح واضحات خواهد بود. سینما زبان تصویر است، پس تا جایی که ممکن است دیالوگها باید کوتاه، کوبنده، تأثیرگذار و گیرا باشند. به همین دلیل دیالوگ در فیلم کاربرد خاص خود را دارد. در فیلمنامههایی که به صورت اصولی نوشته شدهاند، همیشه به این نکات توجه میشود. یکی از موارد مهم کاربرد دیالوگ در فیلمنامه زمانی است که قرار است اطلاعاتی به مخاطب درباره برخی از شخصیتها و موضوع فیلم داده شود، زیرا تصویر نمیتواند تمام اطلاعات ضروری را به مخاطب منتقل کند. هماهنگی تصویر و دیالوگ باید همیشه برقرار باشد. کوچکترین ناهماهنگی به فیلم آسیب جدی می زند. دیالوگ معمولاً باید چندپهلو باشد و در اکثر مواقع نباید به صورت مستقیم ادا شود. در بسیاری از موارد میتوان سؤال را با سؤال پاسخ گفت. به عنوان مثال وقتی از شخصی سؤال میشود، شما چند سال دارید؟ پرسششونده میتواند بپرسد، خود شما چند سال دارید؟
یکی از بهترین دیالوگهای تاریخ سینما که در آن هماهنگی تصویر و گفتار در منتهای زیبایی صورت گرفته، مربوط میشود به فیلم ،مسیح هرگز به ابولی نیامد». در صحنهای از این فیلم، جیان ماری ولونته به عنوان یک تبعیدی زمان دیکتاتوری موسولینی، در روز مجاز است مسیر محدودی را همراه با ماموری پیادهروی کند. وقتی به گورستان آنجا میرسند، وی از مأمور میپرسد: من تا کجا می توانم ادامه دهم؟ مأمور میگوید: اینجا آخر راه است! با یک دیالوگ کوتاه که در زمان و مکان مناسب آورده شده، به روشنی و زیبایی منظور کارگردان برآورده شده. معنای اصلی این دیالوگ، آن است که اگر مبارزان همچنان به مبارزه شان ادامه دهند راه آنان به مرگ ختم خواهد شد. این یک نمونه از دیالوگهای خوب و ماندگار است. از این دست بسیار است که در فیلمهای ایرانی یا دیده نمیشود و یا بسیار کم است. فیلمنامه در ایران دارای مشکلات زیادی است، یکی از مهمترین آنها دیالوگ های ضعیف است. متأسفانه در بسیاری از فیلمهای ایرانی، دیالوگ مترادف است با پرگویی!
در کشورهای صاحب سینما، به خصوص هالیوود، دیالوگ از آنچنان ارزش والایی برخوردار است که افرادی به عنوان دیالوگنویس، توسط استودیوهای بزرگ فیلمسازی به استخدام در میآیند که کارشان فقط دیالوگنویسی یا اصلاح آن است. رعایت این نکتههاست که سینمای آنان را با سینمای ما متفاوت میکند. دیالوگنویسی آن قدر مهم است که کتابهای بسیاری در این مورد نوشته و منتشر شده است. در این چند خط فقط اشارهای کوتاه به این موضوع مهم شد.
سیدرضا اورنگ