اخبار هنری:
بهمن فرمان آرا با وجود سن زیاد و سابقه فراوان در سینما که باید او را به پختگی کامل رسانده باشد،گاهی با ناپختگی در رسانه ها حرف هایی بر زبان می آورد که نباید بیاورد و دل هایی را می شکند که نباید بشکند.یکی از این دل های شکسته متعلق به علی عباسی تهیه کننده با تجربه و نامی است که فیلم هایش در تاریخ سینمای ایران خودنمایی می کنند.
علی عباسی با خون دل فیلم می ساخت و به جایی وابسته نبود.برای تهیه هر اثری از جیب خود مایه می گذاشت یا از این و آن قرض می کرد.کمتر پیش آمد از منبعی که وابسته به دولت است،بودجه ای برای ساخت فیلم بگیرد.از آن تهیه کنندگانی است که سینمای ما در حال حاضر به امثال او احتیاج دارد.
برعکس علی عباسی،بهمن فرمان آرا برای ساخت آثارش اغلب دست به جیب نشده و از حمایت دوستان درباری و بانکی برخوردار شده است!
با وجود ثروت انبوهی که دارد،بیشتر دوست دارد که دیگران هزینه فیلم هایش را بدهند.
«آقا مهدی کله پز» با سرمایه خصوصی ساخته شده،فرمان آرا کدام فیلم را با پول خود ساخته که به این نوع از فیلم ها می تازد و به سخره می گیرد؟
فیلم های عباسی و تهیه کنندگانی مانند او،لااقل در گیشه موفق بوده اند،چند فیلم فرمان آرا لبخند به لب گیشه های سینما آورده؟!
عجیب است که خود را تافته ای جدا بافته می داند،اما بودن یا نبودنش در سینما بی تاثیر است.اکثر آثارش بوی مشمئز کننده کافور را می دهد که علاقه مندان سینما از آن گریزان هستند.
او در این سال ها،به جای اینکه در فکر تولید فیلم با سرمایه شخصی باشد،بیشتر دوست دارد که جار و جنجال های سیاسی و غیر سیاسی به راه بیندازد و با چشم حقارت به دیگران بنگرد.هرچند که خود،نسبت فامیلی اش را با قاجار امیرکبیر کش انکار می کند،اما رفتار،کردار و گفتارش شباهت زیادی به شازدگان قاجار دارد!
گویا بهمن فرمان آرا همچنان «در امتداد شب» مانده است و دوست ندارد طلیعه صبح را به تماشا بنشیند!
در ادامه توضیحات علی عباسی را که به ادعاهای بهمن فرمان آرا پاسخ داده می خوانید:
علی عباسی: اخیرا آقای بهمن فرمانآرا در مصاحبهای با روزنامه «شرق» پیرامون کتاب خاطراتشان «هفتادوپنج سال اول به روایت بهمن فرمانآرا» گفتهاند که پس از آمدنشان به سازمان گسترش صنایع سینمایی، دیدند که بایستی فیلمهایی بسازند که با فیلمهای برادران صادقپور و علی عباسی متفاوت باشد.
من همیشه به نزدیکانم توصیه میکنم به بیاعتنایی به حرفهای دیگران، ولی این را گاهی درباره خودم به کار نمیگیرم؛ چون گاه موردش خیلی دردناک میشود، مثل همین جمله این عزیز که شائبه تحقیرکردن در آن نمایان است. اول اینکه آقای فرمانآرا اگر میخواستند مثل صادقپور فیلم بسازند، نمیتوانستند، چون تجربه ساخت فیلم «خانه قمرخانم» را داشتند، ولی فیلم «آقا مهدی کلهپز» آقای صادقپور خیلی موفقتر از فیلم ایشان شد. اگر هم میخواستند مثل من فیلم بسازند توانایی اش را نداشتند، چون تمام آن فیلمهایی که با بودجه دولت در سازمان گسترش ساخته شد، حتی معادل درآمد اولین فیلمی که من برای آن سازمان ساختم «خانه خراب» نمیشد. در همان زمانی که او «خانه قمرخانم» را میساخت، من «حسنکچل» و «رضاموتوری» ساختم. و حال ایشان میفرمایند فیلمی میخواستند بسازند که به فیلمهای من شبیه نباشد! متأسفم که در این سن وسال هنوز هم ما مطالبی میگوییم که طنز در برابرش ساده به نظر میآید!
امیدوارم این دوست عزیز بداند که فیلمسازی در آن شرایط اگر از جیب خود آدم بود و فیلم مؤثر و محکمی میشد شاهکار بود و هیچوقت قابل مقایسه با ساخت فیلم با بودجه دولتی نبود و نیست. کما اینکه همان زمانی هم که ایشان در «سازمان گسترش» بودند، فقط فیلم بیضایی و تقوایی نمیساختند و برای خودشان فیلمی میساختند ،مانند «در امتداد شب» که در گیشه هم موفق باشد. امیدوارم که یک مقدار انصاف را در این آخرین سالهای زندگیمان چاشنی گفتههای مان بکنیم، چون بیانصافی در این موقعیت سنی زیاد زیبنده ما نیست. برای ایشان آرزوی توفیق و اصلاح در گفتار میکنم.
سیدرضا اورنگ