یکشنبه, آوریل 28, 2024
خانهسردبیرپیام رمی ژولین از برزخ برای دبیر جشنواره فیلم فجر!

پیام رمی ژولین از برزخ برای دبیر جشنواره فیلم فجر!

اخبار هنری:

چشمانم تازه گرم شده و در عالم خواب دست و پا می زدم که دیدم عزیز دلم ملانصرالدین،دست در دست پیر سپیدمویی به سمت من می آید.
رنگ از رخم پرید و نزدیک بود این ترس به تعویض لباس بیانجامد که ملا با اشاره دست خیالم را راحت کرد که هنوز در قید حیات هستم و از برزخ دور.
به احترام ملا و پیر سپیدموی از رختخواب برخاستم و ادای احترام کردم،عرق سرد روی پیشانی بلندم هنوز خودنمایی می کرد.
ملا اشاره ای به پیرمرد کرد و سپس از من پرسید:ایشان را می شناسی؟
در چهره اش دقیق شدم،به نظر آشنا آمد،اما به جا نیاوردم کیست.
رو به ملا کردم و گفتم:شرمنده جناب ملا،گویا دچار آلزایمر زودرس شده ام،ایشان را به جا نیاوردم!
گفت:تو چه مدرس و منتقدی هستی که بزرگ ترین بدلکار سینمای جهان را نمی شناسی؟!
دوباره در چهره اش دقت کردم،بازچیزی به یادم نیامد.
گفتم: باعث شرمندگی است!
ملا محکم بر فرق سرم کوبید و گفت:خاک بر آن سرت که نه روی آن چیزی داری و نه توی آن!ایشان رمی ژولین بزرگ هستند.
یکباره تمام هنرها و شجاعت اش در صحنه فیلم ها به یادم آمد،به خصوص رانندگی اش به جای جیمزباند.رو به ژولین کردم و گفتم:ببخشید استاد،کرونا برای آدم هوش و حواسی باقی نگذاشته است.
ژولین سری تکان داد و چیزی بر زبان نیاورد.
ملا گفت:ایشان می خواستند پیامی به دبیر جشنواره فیلم فجر بفرستند،اما کسی را پیدا نکردند تا آن را به دست کسی که باید برسد،برساند.دلم برایش سوخت و ناخواسته نام تو را بر زبان آوردم.
گفتم:بنده در خدمت شما و جناب ژولین هستم،اما دبیر جشنواره اهل تفکر و تدبر و پیام خوانی نیست.چون بارها نوشته و گفته ام،اما نه نوشته ام را خوانده و نه گفته ام را شنیده!
ملا گفت:تو فقط پیام را برسان و چیزی بر زبان نیاور.
گفتم: چشم.
ملا با سر به رمی ژولین اشاره کرد.
ژولین روی به من کرد و گفت:به دبیر جشنواره فیلم فجر بگو بیماری کرونا با کسی شوخی ندارد.دبیران جشنواره های دیگر جهان،چون جان مردم برای شان اهمیت داشت و دارد و دوست ندارند، حتی یک قطره خون از دماغ آنان بیاید یا جشنواره ها را تعطیل کرده یا به تعویق انداخته اند.شما نیز اگر دوستدار سینما،اهالی رسانه و مخاطبان هستید، به خاطر پاندمی این بیماری که به صغیر و کبیر رحم نمی کند،جشنواره تان را تعطیل کرده یا به زمان دیگری موکول کنید.
خواستم چیزی بگویم که ملا با دست مرا به سکوت واداشت.
رمی ژولین ادامه داد:به او بگو،حقیر در طول فعالیت بدلکاری، بارها و بارها جانم را به خطر انداخته و با مرگ پنجه در پنجه داشته ام، اما همیشه مرگ را پس زده و جان بدر برده ام. هرگز فکر نمی کردم موجودی میکروسکپی مرا به مرگ بفروشد.وقتی این موجود ذره بینی توانست رمی ژولین را از پا بیندازد،مطمئنا ناکار کردن سینماگران،اهالی رسانه و مخاطبان سینما برایش مانند آب خوردن است.


از بالا به راحتی می شود فهمید که نیت درونی آدمیان چیست،از قصد و اصرار شما نیز برای برپایی جشنواره در این دوران خطرناک با خبریم،اما از شما عاجزانه درخواست داریم به خاطر منافع شخصی و بیلان دادن به بالادستی ها با جان مردم مصیبت زده بازی نکنید.اگر همچنان اصرار دارید که بازی با جان مردم را ادامه دهید و خدای ناکرده آنان را به کام کرونا بیندازید،عنقریب در برزخ به ما خواهی پیوست و حضرت منتقم، انتقام سختی از شما خواهد گرفت!

سیدرضا اورنگ

اخبار مرتبط

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

مطالب مرتبط