اخبار هنری:
ــ «نکتههایی دربارۀ پلانسکانس» ــ جستاری که اول بار در 1967 منتشر شد و سپس در مجموعه مقالههایی با عنوان کلیِ «تجربهگراییِ ابتداعی» جای گرفت.
ــ ترجمه صالح نجفی
ــ در نتیجه، مردن ضرورت بیچونوچرا دارد زیرا تا وقتی زندهایم معنایی نداریم و زبان زندگیمان (زبانی که به یاریش ابراز وجود میکنیم و بنابراین از همه چیز برایمان مهمتر است) قابل ترجمهکردن نیست، آشوبی است از امکانها، جستجوی نسبتها و معناها بدون هیچ نتیجۀ قطعی. مرگ در زندگیهای ما اثر مونتاژی آنی دارد؛ به بیان دیگر، مرگ است که لحظههای براستی بامعنا را برمیگزیند (لحظههایی که دیگر هیچ لحظۀ متضاد یا مغشوشِ ممکن دیگری نمیتواند آنها را تغییر دهد) و آنها را در زنجیرهای بامعنا قرار میدهد و اکنونی نامتناهی و بیثبات و غیر قطعی ــ و بنابرایم وصفنکردنی از راه زبان ــ را به گذشتهای واضح و باثبات و قطعی و بنابراین براحتی وصفشدنی تبدیل میکند … فقط از برکت وجود مرگ است که زندگیمان به ما کمک میکند تا ابراز وجود کنیم… بنابراین همان عملیاتی را روی مادۀ خام فیلم پیاده میکند که مرگ روی زندگی.