اخبار هنری :
جان فورد: آه بله، معلوم است ــ البته کاملاً در چارچوبی که از پیش تعیین شده است. میتوان سرنخی را عوض کرد یا واقعهای را کمی تغییر داد ولی حرکت دوربین، مثل محل قرار گرفتن آن، از قبل تعیین میشود. کارگردانی که یکدل نیست و نظرش را عوض میکند کارگردانی است که زمان را از دست میدهد. باید تصمیمهاتان را از قبل گرفته باشید، نه سرِ صحنه و موقع فیلمبرداری.
اما اگر سر صحنه معلوم شود حرکت دوربینِ مورد نظر ممکن نیست چی؟
نظرتان دربارۀ مهندس معماری که سرِ ساختمان از خودش میپرسد، «حالا راهپله را کجا بگذاریم؟» چیست؟ کسی فیلم را سر صحنه «نمیسازد»؛ کارگردان ترکیبی را که از پیش طراحی کرده است جلوِ دوربین اجرا میکند. نباید کارگردان سینما را به نویسنده یا هنرمندان تجسمی تشبیه کرد. کارگردان، اگر خلاق باشد، بیشتر به معمار شبیه است. معمار نقشههایش را براساس محل اجرای آنها میکشد ــ براساس کاربری ساختمان، اندازۀ آن، نوع زمین. اگر باهوش باشد، میتواند در چارچوب این محدودیتها کار خلاقی بکند. معمارها فقط بناهای یادبود و کاخ نمیسازند. خانه هم میسازند. ببینید در ازای هر بنای یادبود چند خانه در پاریس هست. این قضیه دربارهٔ فیلمها هم صادق است. وقتی کارگردانی چند وقت یکبار جواهر نفیسی کوچک خلق میکند، یکجور طاق نصرت، حق دارد فیلمهای عادی و معمولی هم بسازد.
ــــ ترجمه صالح نجفی
— Excerpt from Jean Mitry: Rencontre avec John Ford, Cahiers du Cinema 45 (March 1955). Translated by Andrew Sarris.