آندری تارکوفسکی

اخبار هنری : پدرم را مدت‌هاست ندیده‌ام. هر چه فاصله دیدارمان طولانی‌تر می‌شود، دیدن او افسرده‌ کننده‌تر و هشدار دهنده‌تر می‌گردد. آشکارا من عقده‌ای در مورد پدر و مادرم دارم. وقتی با آن‌ها هستم احساس نمی‌کنم بالغم. فکر نمی‌کنم که آن‌ها هم من را بالغ بدانند. رابطه‌ها به‌صورت شکنجه‌شده، پیچیده و ناگفته است. هیچ‌چیز آن صاف و ساده نیست. من بسیار آن‌ها را دوست دارم ولی هرگز با آن‌ها راحت نبوده‌ام. یا احساس برابری نکرده‌ام. فکر می‌کنم آن‌ها هم از من خجالت می‌کشند، هرچند که مرا دوست دارند… درست نمی‌توانم تصور کنم چطور می‌شود اگر من بخواهم یخ را بشکنم. این بسیار دشوار است. شاید باید نامه‌ای بنویسم؟ ما همه همدیگر را دوست داریم و از یکدیگر خجالت می‌کشیم و ترس داریم. به دلایلی برای من خیلی راحت‌تر است که با غریبه‌ها ارتباط داشته باشم.

آخرین خبرها

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *