اخبار هنری: دو سال پیش که یک روز در آتلیههای نوبابلسبِرک، مرکز ایالت براندنبورگ آلمان، به سر بردم نکتهای که بیش از هم توجهم را جلب کرد این بود که در عمل چه قدر کم از مونتاژ و سایر تکنیکهای پیشرفتهای که از آنها یاد کردی استفاده میکنند؛ در تمام آتلیهها به شیوۀ اطفال از واقعیت تقلید میکنند و پس از بازسازی آن ازش «عکس» میگیرند. تو وجه تکنیکیِ هنر خودآیین را دستکم میگیری و وجه تکنیکی هنر وابسته را دست بالا میگیری؛ رُک بگویم، ایراد اصلی من به بحث تو همینجا است. البته این ایراد فقط وقتی میتواند وارد باشد که به صورت دیالکتیکی میان دو حد نهایی که تو از هم جدا میکنی مطرح شود. بنا به ارزیابی من، این کار در گرو کنار گذاشتنِ کامل آن مضمونهای برشتی است که در پژوهشهای تو زیر و زبر شدهاند ــ و از همه مهمتر، کنار گذاشتنِ هرگونه توسل جُستن به بیواسطه بودنِ تأثیرهای زیباشناختیِ بههمپیوستهای که ممکن است کاملاً ساخته و پرداخته باشند و هرگونه توسل جستن به آگاهی بالفعلِ کارگران بالفعلی که هیچ امتیازی نسبت به بورژواها ندارند مگر علاقهشان به انقلاب اما از این یک امتیاز که بگذریم تمام علائمِ معمول شخصیت بورژوایی را دارند. این قضیه وظیفۀ ما را کاملاً روشن میسازد ــ و میدانی که منظورم از ما «روشنفکرانی» نیست که به مفهوم رایج درگیر فعالیتهای سیاسی میشوند. ولی از گفتهام این نتیجه را هم نباید گرفت وقتی از تابوهای قدیمی میگریزیم ناگزیر اسیر تابوهای جدید ــ یا به تعبیری «آزمونهای» جدید ــ خواهیم شد.
هدف انقلاب برچیدن بساط ترس است. بنابراین لزومی ندارد ترسی از آن داشته باشیم و لزومی ندارد ترسمان را جزء لاینفک وجود خویش تلقی کنیم. نشانۀ ایدئالیسم بورژوایی نخواهد بود اگر، با شناخت کامل و بیاعتنا به منعهای ذهنی، به جای آنکه از نیازمندی خودمان فضیلتی برای پرولتاریا بتراشیم همبستگی خویش را با پرولتاریا حفظ کنیم ــ فضیلت تراشیدن برای پرولتاریا وسوسهای است که همیشه در کمین ما است، پرولتاریایی که خودش درگیر همان نیازمندی است و همانقدر که ما به پرولتاریا برای انقلاب کردن نیاز داریم پرولتاریا برای شناخت وضع موجود به ما نیاز دارد. معتقدم پیشرفت بحثی که تو چنین باشکوه در میدان زیباشناسی آغاز کردهای اساساً در گروِ شرح صحیح رابطۀ روشنفکران با طبقۀ کارگر است.