اخبار هنری:
در میانه فیلم «خانهای که جک ساخت» لارس فونتریه ــ جک کمکم به تئوریزه کردنِ هنرش میپردازد. او درباره عکاسیاش میگوید: «آنچه برای من کار با عکس را خارقالعاده میکرد، نه تصویر، که نگاتیو بود. وقتی دهساله بودم دریافتم که از طریق نگاتیو میتوان ویژگی شیطانیِ درونیِ نور را دید. نور تاریک.» آنچه نظریهی نگاتیو دربارهی بینشِ هنریِ جک به ما میگوید، باور او به این موضوع است که هنرِ تاریکی، زوال و آن ویژگیِ شیطانی که در زندگیِ روزمره به طور ضمنی وجود دارد را افشا میکند. نگاتیو عکاسی با حذف رنگ، دنیا را فاقد معنی نمیکند، بلکه بیرنگیِ درونیِ آن و مرگی که (برای جک) «حقیقت» زندگی است را آشکار میکند.
تئودور آدورنو در بحثی درباره بودلر در نظریه زیباشناسی خود، درباره کیفیت سبعانه مدرنیسم میگوید: «آثار هنری به علتِ خاصیتِ عینیسازیشان، از پیش منفیاند؛ آنها آنچه به عینیت درمیآورند را از فوریتِ زندگیاش جدا کرده و آن را میکُشند. حیاتِ آثار هنری با مرگ ممکن میشود. این موضوع، آستانهی کیفیِ هنر مدرن را شکل میدهد». برداشت جک از مفهوم «نور تاریک» یعنی تلفیق کارکردِ منفی و انتقادیِ هنر با پوسیدگی و مرگِ واقعیت ــ میشود از اشارات اساسیِ فیلم به زیباشناسیِ مدرنیستیِ متأخر به حساب آورد.
هنر قتل: از کارواجو تا فونتریه؛ تاملی بر فیلم «خانهای که جک ساخت»
ــ نوشتهٔ ینسن سوتر، استاد ادبیات تطبیقی دانشگاه ییل ــ سنسز آف سینما ــ مارس 2019