جمعه, می 3, 2024
خانهپارادیزوجیم جارموش - نامه‌ای به جان کاساوتیس - ترجمه صالح نجفی

جیم جارموش – نامه‌ای به جان کاساوتیس – ترجمه صالح نجفی

اخبار هنری: هر بار می‌خواهم یکی از فیلم‌های تو را ببینم احساس خاصی به من دست می‌دهد ــ یک جور چشم‌انتظاریِ شوق‌انگیز. مهم نیست آن فیلم را قبلاً دیده‌ام یا نه (گمان می‌کنم حالا که برایت می‌نویسم فیلم‌هایت را دستکم چند بار دیده‌ام)، باز همان احساس در نهادم سرمی‌کشد. چشم به راه چیزی هستم که انگار دلم برایش لَک زده است، یک جور اشراق سینمایی. در مقام آدمی که کشته‌مردۀ سینما است و در مقام کسی که فیلم می‌سازد (راستش در مورد من دیگر مرز واضحی این دو را از هم جدا نمی‌کند) چشم‌انتظار هوای تازۀ الهام ام و همین بر سر شوق می‌آوردم. دلم اشراقی در حوزۀ صورت‌های سینمایی می‌خواهد. نیاز دارم به اینکه پیامدهای نهانیِ یک برش پرشی (جامپ‌کات) بر من آشکار شود. می‌خواهم بدانم خام و زمخت بودنِ زاویه‌های دوربین یا دانه‌بندیِ (=گرین) فیلم چه نقشی در معادلۀ عاطفی فیلم دارد. می‌خواهم از شیوۀ نقش‌افرینی بازیگران فیلم درس بازیگری بگیرم، می‌خواهم از نورها و محل‌های فیلمبرداری درس آفریدن حال و هوا بیاموزم. آماده‌ام، سراپا مهیّایم برای جذب «حقیقت در بیست و چهار فریم در ثانیه».

ولی جان مطلب اینجا است: همینکه فیلم شروع می‌شود، همینکه جهانش را به من می‌نمایاند، خودم را گم می‌کنم. چشم‌انتظاری برای آن اشراق خاص بخار می‌شود و به هوا می‌رود. و من یکه و تنها در تاریکی می‌مانم. خودم با خودم. آدم‌هایی حالا ساکن آن دنیای درون فیلم اند که روی پرده می‌بینم. به نظر می‌رسد آنها هم راه گم کرده و سرگشته و تنهایند. تماشایشان می‌کنم. تک تک جزئیات حرکت‌هاشان را، حالت چره‌هاشان را، واکنش‌هاشان را مشاهده می‌کنم. با دقت تمام گوش می‌سپارم به حرف‌هایی که هر یک از آنها می‌زند، به سایه‌روشن‌های عصبی لحن صدای آدمی که چیزی می‌گوید. بی‌خیالِ «دیالوگ‌ها» می‌شوم. دوربین از یادم رفته است.

اشراقی که چشم‌انتظارش بودم رفته رفته جایش را می‌دهد به اشراقی دیگر. این اشراق نو تجزیه و تحلیل یا تشریح نمی‌طلبد: فقط مشاهده و کشف و شهود. به جای یافتن بینش‌های روشن دربارۀ چیزهایی چون ساختمان یک پلان، رفته رفته تفاوت‌های بس ظریف و زیرپوستیِ طبیعت انسان‌ها موجب اشراق و روشن‌شدن ذهنم می‌شوند.

فیلم‌های تو دربارۀ عشق‌اند، دربارۀ اعتماد و بی‌اعتمادی، دربارۀ درد تنهایی، غم و شادی، وجد و حال، کودنی و نفهمی. فیلم‌های تو دربارۀ بی‌قراری و بی‌تابی‌اند، دربارۀ مستی، دربارۀ نرمش و شهوت، دربارۀ شوخ‌طبعی و کله‌شقی، ناتوانی از فهم منظور همدیگر و ترس. اما بیش از همه دربارۀ عشق‌اند و تماشاگر را به جایی می‌برند بس عمیق‌تر از لایه‌هایی که هر پژوهشی در باب «صورت‌های روایت» و «قالب‌های قصه‌گویی» می‌تواند به آنها ره یابد. آه، بله، تو فیلمساز بزرگی هستی، یکی از فیلمسازان محبوب من. ولی عمیق‌ترین اشراق حاصل از تماشای فیلم‌هایت این است: نوار سلولوئید یک چیز است و زیبایی و غرابت و غموض تجربۀ انسانی چیزی دیگر.

آه، جان کاساوِتیس، آفرین و هزاران آفرین بر تو. از صمیم دل و جانم می‌ستایم تو را.

اخبار هنریhttps://artnewspress.com
با استعانت از خداوند متعال و جمعی از دوستان هنر سینما، اولین پایگاه خبری سینمایی چند زبانه ، در اسفند 97 به صورت آزمایشی و در تاریخ 4 اردیبهشت 98 مصادف با نیمه شعبان و میلاد مهدی (عج) افتتاح و تامین محتوا گردید. هدف از افتتاح این پایگاه خبری ایجاد تعامل بین فرهنگ کشورها و دوستداران و علاقه مندان اخبار سینما، اطلاع رسانی جشنواره ها و فستیوال‌های سینمایی در ایران و جهان می باشد ، ما و تیم خبری بر این باور هستیم هنر مرز نمی‌شناسد،
اخبار مرتبط

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

مطالب مرتبط