اخبار هنری :
کتاب «عباس کیارستمی»، جاناتان رزنبام، مهرناز سعید وفا، ترجمه یحیی نطنزی ــ نشر چشمه.
شخصا نمیتوانم بین فیلم داستانی و مستند فرق بگذارم. مثلا «کلوزآپ» که براساس داستانی واقعی با شخصیتهایی واقعی و در لوکیشنهایی واقعی فیلمبرداری شده میتواند به اندازهٔ داستانی بودن، مستند هم به نظر برسد. اما چون همه چیز را بازسازی کرده نمیتواند مستند محسوب شود و به همین دلیل نمیدانم آن را باید در چه دسته بندیای قرار بدهم. راستش حتا یک عکس هم میتواند یک داستان تعریف کند و وقتی شما در مقام عكاس به سراغ صحنهای میروید و از صحنههای دیگر صرف نظر میکنید، یا یک لنز را به لنزهای دیگر ترجیح میدهید، پس حتما کار خاصی انجام دادهاید و با عکستان یک داستان تعریف کردهاید و در واقعیت دست بردهاید.
یک روز داشتم به تعریف مستند فکر میکردم و میخواستم تفاوتش را با دیگر انواع فیلمها پیدا کنم در نهایت به این نتیجه رسیدم که فقط وقتی دوربین را روی شاخ یک گاو بگذارید و او را یک روز در زمینی به حال خودش رها کنید، شاید در پایان کار با یک فیلم مستند مواجه شوید. اما حتا در این مورد هم یک جای کار میلنگد؛ چرا که لوکیشن و لنزهای مورد نظر را انتخاب کردهایم. و اینکه آن روز ابری باشد یا آفتابی. از نظر من تفاوت زیادی بین فیلم مستند و داستانی وجود ندارد؛ ما فقط فیلم بد و خوب داریم.
Five Dedicated to Ozu (Abbas Kiarostami, 2003) Sequence 4/5