شنبه, آوریل 27, 2024
خانهنقد و یادداشتنقد فیلم آکوامن و پادشاهی گمشده (Aquaman and the Lost Kingdom)

نقد فیلم آکوامن و پادشاهی گمشده (Aquaman and the Lost Kingdom)

اخبار هنری: دنیای سینمایی دی سی ملقب به DCEU رسما با فیلم Aquaman and the Lost Kingdom به پایان راه خود رسید و با اینکه این مجموعه پس از آن ریبوت می‌شود، اما باز هم انتظارات بالایی از این فیلم وجود دارد. در هر حال ما در حال صحبت در مورد دنباله فیلمی هستیم که قسمت اول آن تنها فیلم DCEU با فروش بیش از یک میلیارد دلار بوده است. در فیلم Aquaman 2 شاهد زندگی دوگانه آکوامن پس از چهار سال از اتفاقات قسمت اول هستیم که در یک بخش از زندگی، او پادشاه آتلانتیس و نگهبان دریاها و اقیانوس‌ها است.

اما در زندگی دوم آکوامن حالا تبدیل به مرد خانواده شده و در حال بزرگ کردن فرزند خود در فانوس دریایی پدرش است. اما در ادامه شاهد بازگشت بلک مانتا هستیم که حالا تبدیل به تهدید بسیار خطرناکی با یک قدرت باستانی شده است و آکوامن برای توقف او باید با اوشن مستر، برادر ناتنی خود همکاری کند. اما شاید سؤال این باشد که آیا این فیلم توانسته است پایان خوبی برای دنیای سینمایی سابق دی‌سی رقم بزند یا مسیر فیلم‌های اخیر این مجموعه را در پیش گرفته است.

ماجراجویی جدید و پایانی آکوامن قرار است زندگی آرتور کوری به‌عنوان پادشاه آتلانتیس، پدر و یک برادر را دنبال کند که در تلاش است تا جلوی تهدیدی بزرگ را بگیرد و همچنین باعث شروع ارتباط میان ساکنین دریا و خشکی شود. با اینکه فیلم روی کاغذ نشان می‌دهد که قرار است کار متفاوتی را مثل نمایش یک تهدید باستانی به نمایش بگذارد، اما در باطن ما در حال تماشا نسخه متفاوتی از قسمت اول فیلم Aquaman هستیم.

اولین نقطه اشتراک جایی است که دوباره بلک مانتا بازگشته است و همچنین شخصیت شرور دیگری به‌دنبال گرفتن انتقامش از آتلانتیس است و به همین منظور قدرت زیادی به بلک مانتا بخشیده است. از آن طرف ما به‌جای ماجراجویی آکوامن و مرا اکنون شاهد ماجراجویی آکوامن و اوشن مستر به‌عنوان برادر هستیم. نکته جالب توجه این است که این ماجراجویی برادرانه در ابتدا جالب به‌نظر می‌رسد و حتی تا آستانه جواب دادن هم می‌رسد، اما جیمز وان درنهایت تصمیم می‌گیرد فرمول فیلم اول را با چند تغییر در دنباله آن هم پیاده‌سازی کند.

درست است که در فیلم Aquaman and the Lost Kingdom به محیط‌های جدیدی که یادآور فیلم‌های فانتزی ماجراجویی دهه ۸۰ میلادی است، سفر می‌کنیم، اما این به معنای آن نیست که فیلم در عمل و داستان دارد متفاوت عمل می‌کند. این فیلم دقیقا نشانی از این داستان دارد که ما صرفا در حال تماشا دوباره یک فیلم با پوسته‌ای تازه هستیم که الزاما هم به معنای یک فیلم بهتر از قسمت قبل هم نیست.

نکته قابل‌توجه جایی آغاز می‌شود که فیلم پتانسیل داشتن روایتی تاریک را دارد و واقعا لحظاتی در فیلم می‌توانستیم چنین انتظاری هم داشته باشیم، اما این ماجراجویی برادرانه قرار نیست لحن قسمت اول را کنار بگذارد. درواقع لحن کمدی فیلم آکوامن در اینجا هم تکرار شده، اما در این قسمت کمدی بیشتر زیاده‌روی شده است و در طول صحنه‌های فیلم می‌توان هم صحنه‌های کمدی خوب و هم صحنه‌های کمدی ضعیف و حتی لوس را مشاهده کرد.

مشکل این است که تم داستانی فیلم تاریک است و در طول فیلم ما انتظار داستانی داریم که از نزدیک بودن پایان دنیا خبر دهد. داستانی که بدون شک وعده به خطر افتادن آتلانتیس و حتی افراد خشکی را می‌دهد و در بخشی آکوامن باید برای نجات خانواده‌اش تلاش کند. بااین‌حال هر لحظه که احساس می‌کنیم داستان قرار است روندی جدی‌تر بگیرد و شاهد بخش‌های تاریک آن باشیم، اما خیلی سریع شاهد یک شوخی هستیم که جو و فضای صحنه را نابود می‌کند که در بیشتر لحظات هم این صحنه‌ها بسیار لوس هستند.

این موضوع صرفا از بین رفتن فضای یک صحنه نیست، بلکه مشکل از جایی آغاز می‌شود که بیننده حس می‌کند خود سازندگان فیلم آن را جدی نگرفته‌اند و تصمیم گرفته‌اند فیلم را با شوخی‌های متعدد پر کنند. با اینکه برخی از شوخی‌ها مناسب و شاید خوب باشد، اما باز هم زیاده‌روی بالای آن در استفاده از این شوخی‌ها ضربه زیادی به کلیت فیلم وارد کرده است. فیلم حتی فاقد صحنه‌های نسبتا ترسناک قسمت اول هم است و این درحالی‌است که تصمیم دارد یک داستان تاریک را روایت کند.

این تناقض بین تم داستانی و لحن فیلم تا روایتی که فیلم مشابه قسمت اول ارائه می‌کند، باعث ایجاد یک سردرگمی بزرگ شده است و هیچکس جایگاه خود را در فیلم به درستی نمی‌داند. نتیجه هم این می‌شود که فیلم تبدیل به یک آش شله قلمکار شده است که جیمز وان صرفا آن را ترکیب کرده و به بیننده ارائه کرده است. بازگشت شخصیت بلک مانتا برای انتقام مرگ پدرش جواب نداده است و درواقع او حکم بازیچه شخص دیگری را دارد که خود شخصیت ضعیف دیگری است.

درواقع در فیلم شاهد معرفی شخصیت شرور دیگری به‌نام کورداکس هستیم که در صورت آزادی تبدیل به یک تهدید بزرگ می‌شود. با اینکه ایده وجود تهدیدی مثل کورداکس و نیروهای زامبی مانندش می‌تواند جذاب باشد، اما استفاده درستی از آن در فیلم نشده است و این شخصیت درنهایت تهدیدی نیست که انتظارش را داریم. به‌طور کلی فیلم در هیچ بخشی نمی‌تواند عملکرد قابل قبولی داشته باشد و حتی شخصیت‌های قهرمانش نیز در مقایسه با قسمت اول افت زیادی را تجربه کرده‌اند.

مشکل اصلی این نیست که DCEU در یک شب قرار شد به پایان برسد، بلکه مشکل جایی است که سازندگان هم دقیقا نمی‌دانند که به‌دنبال چه فیلمی هستند. حتی اگر با قسمت اول فیلم Aquaman هم مقایسه کنیم، در آن‌جا شاهد روایتی منجسم‌تری بودیم و حداقل می‌دانستیم که فیلم در حال کردن چه مسیری است. اما در دنباله آن از آنجایی‌که سازندگان تصمیم گرفتند تا همان مسیر را با ظاهری متفاوت دنبال کنند، درنهایت به در بسته خوردند و در چاهی که کنده‌اند گرفتار شده‌اند.

همچنین جیمز وان تصمیم گرفته است تا از الگویی مشابه فیلم‌های Thor مارول هم پیروی کند. درست است که ایده تغییر شخصیت اوشن مستر می‌تواند جذاب باشد، اما درنهایت این تغییر ما را به یاد نسخه درجه چندم شخصیت لوکی می‌اندازد. نکته این است که اوشن مستر قرار است در ظاهر حکم لوکی را داشته باشد، اما خبری از آن توانایی این شخصیت نیست و در عوض اورم ماریوس در این قسمت به‌شدت ضعیف‌تر و کم هوش‌تر به تصویر کشیده شده است.

شخصیت اوشن مستر می‌توانست حکم موفقیت فیلم را داشته باشد، اما تصمیمات ضعیف سازندگان باعث شده است تا این شخصیت نتواند درخششی داشته باشد. البته هیچ یک از شخصیت‌ها شانس زیادی برای درخشش ندارند و فیلم عملا داستان سه شخصیت را دنبال می‌کند درنهایت هم هر سه شخصیت کم فروغ هستند. اما نبرد پایانی فیلم هم حکمی مشابه قسمت اول دارد با این تفاوت که شاهد نبردی بسیار ناامید کننده هستیم.

حتی با اینکه نبرد پایانی قسمت اول هم کاملا CGI و خسته کننده به‌نظر می‌رسید، اما در اینجا همان مبارزه نسبتا جذاب آکوامن و اوشن مستر را هم شاهد نیستیم و حتی مبارزه بلک مانتا و آکوامن به‌خوبی طراحی و پیاده‌سازی نشده است. در پایان هم ورود کورداکس صرفا یک ضربه نهایی به پیکره بی‌جان فیلم است و مبارزه با موجوداتی زامبی مانند جذابیتی را که جیمز وان شاید در انتظارش بود، ندارد. این موضوع درست است که استفاده از جلوه‌های ویژه گسترده در فیلم امری اجتناب ناپذیر است.

اما با یک مقایسه می‌توان CGIای نسبتا کارتونی و مشابه فیلم The Flash را مشاهده کرد که کیفیت خیلی بالایی هم ندارد. به‌صورت کلی کیفیت جلوه‌های ویژه فیلم‌های ابرقهرمانی در مقایسه با سال‌های گذشته افت چشم‌گیری داشته‌اند که در اینجا این موضوع خودش یک گواه دیگر است. مشکلی که فیلم‌هایی مثل آکوامن ۲ و فیلم The Marvels دارند این است که این آثار تنها زمانی شاید جذاب باشند که انتظاری از آن‌ها نداشته باشیم و صرفا بخواهیم خود را با آن‌ها پر کنیم.

فیلم Aquaman and the Lost Kingdom پایانی برای DCEU و نقش‌آفرینی جیسون موموآ در نقش آکوامن است، اما می‌تواند به‌عنوان یک پایان ضعیف و ناامید کننده می‌تواند لقب بگیرد. فیلم با اینکه تم داستانی نسبتا تاریکی دارد، اما درنهایت با شوخی‌های مکرر و بی‌رویه‌اش ضربه زیادی به آن زده است و همچنین خود روایت داستان فیلم مشابه قسمت اول است. درنهایت تنها خبر خوب پایان این فیلم شاید این باشد که DCEU دیگر با تمامی روزهای خوب و بدش به پایان رسیده است.

مسیح کریمی

اخبار هنریhttps://artnewspress.com
با استعانت از خداوند متعال و جمعی از دوستان هنر سینما، اولین پایگاه خبری سینمایی چند زبانه ، در اسفند 97 به صورت آزمایشی و در تاریخ 4 اردیبهشت 98 مصادف با نیمه شعبان و میلاد مهدی (عج) افتتاح و تامین محتوا گردید. هدف از افتتاح این پایگاه خبری ایجاد تعامل بین فرهنگ کشورها و دوستداران و علاقه مندان اخبار سینما، اطلاع رسانی جشنواره ها و فستیوال‌های سینمایی در ایران و جهان می باشد ، ما و تیم خبری بر این باور هستیم هنر مرز نمی‌شناسد،
اخبار مرتبط

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

مطالب مرتبط