دوشنبه, آوریل 29, 2024
خانهنقد و یادداشتنقد فیلم «ما همه باهم هستیم» - حمید توران پور

نقد فیلم «ما همه باهم هستیم» – حمید توران پور

اخبار هنری : وقتی با باکسی مجهز از بازیگرانی که تنها در فیلمی هستند؛که گویا قرار بوده بواسطهٔ چهره آنان، فیلم نُقل محافل سینمایی و گیشه های عامه پسندی شود تا عنوان پرمخاطب ترین فیلم سال را برباید روبرو می‌شویم، ناخواسته بااین پندار مواجه می‌شویم که حتما فیلم دارای پیام خاصی است که اینچنین از بازیگرانی بنام و سلبریتی استفاده کرده است؛درحالیکه فیلم تنها از عنوان و چهره بازیگرانی مشهور برای مطرح کردن فیلمش استفاده کرده است.فیلم با یک معنازدایی صرف، قصد نقد اوضاع اجتماعی را دارد،آنچنان که هواپیما را نمادی ازایران می‌گیرد که قرار است در خلیج فارس که مثلا نمادی از رهایی و آزادگی است بیفتد.

درآغاز بایستی چنین گفت که اثر کاملا از یک ایده ای فرامتنی بیرون آمده است و در سفری سست و بی اساس رها می‌شود؛از شوخی ها و متلک های سیاسی اثر گرفته تا مشکلات و گرفتاری های بدون بنیانی که قرار است برای تمام کاراکتر ها معرِّف دغدغه شود، تماما بیان‌گر سستی پیرنگ فیلم است که به هیچ عنوان چیستی اثر را جواب نمی‌دهد.کمال تبریزی باارزشگذاری برروی حیات انسان، به تمامی باور ها و اندیشه ها از یک فیلمساز و دکتر گرفته تا یک معتاد و شخصی که برای افشای ویدئوی شخصی اش متواری است مثلا نقب می‌زند تا از پس تمامی مشکلات،معنای زندگی را در جای جای اثر تفصیل دهد؛درحالیکه فیلم از مهم ترین عنصر محرک خود یعنی درام در قصه عاجز است.

این ایده که شخصی که از دل مردم عادی بنام«علی حاجتی» که به نسبت نامش محتاج زندگیست،با دروغ اززن پابه ماهش منجی اشخاصی می‌شود که مرگ را بی دلیل و بدون منطق پذیرفته اند به میزان کافی نخ نماست؛ اما این حفره که تمام کاراکتر های داستان که حاضر به یک خودکشی دسته جمعی شده اند، دارای یک منصب اجتماعی، و هویت نسبیِ منفک و پر نفوذ در ادارات و شرکت ها و شغل های خصوصی هستند، خود به اندازه کافی مضحک است، چرا که مرگ همگانی را از زاویه کسانی به داستان وارد می‌کند که تماما دارای شأنی فردی و پرسوناژی اجتماعی هستند و اگر بخواهیم منطقی ببینیم می‌توانند برای حیات و زیستن خود مبارزه کنند، چرا که به نسبت شغل خود بقدری بلوغ یافته اند تا اعتبار زندگی را دریابند-نه آنقدر هستی باخته هستند که فلاکت را از چشمانشان بتوان مشخص کرد؛و نه آنقدر درمانده و شکست خورده هستند که با ادله های خود مخاطب را بر خودکشی شان قانع سازند.

گویی کاراکتر ها بیشتر جلوه هایی تبلیغاتی بخود گرفته اند تا با خرده شوخی های گاها کمیک ولو پلاستیکی ، خودرا در جامهٔ اصناف مختلف جا بزنند تا مخاطبی که مثلا تبریزی او را به بن بست رسیده متصور می‌شود؛ به معنای اصیل زندگی برساند. در حیطه ی فیلم نامه اگر بخواهیم نیاز اصلی فیلم را در نظر بگیریم، در نهایت به نیاز کاراکتر فرعی فیلم می‌رسیم که در آغاز با یک شکوه ظاهری و کلیشه ای و بی منطق -در نمایی لوانگل”ازپایین”-خودرا از برجی پرتاب می‌کند…

سپس تمام فیلم روی هدف و نقشهٔ بی اهمیت و عامه پسندانهٔ او مانور می‌دهد، نقشه ای که اصلا مشخص نمیشود که اساسش کجاست و چگونه به ذهن چنین شخصیتی آمده است؟ – مخمصه اش را بخوبی نمی‌سازد و مخاطب نمی‌داند که وی در کدام خطر بطور ملموس گیر افتاده است که اینچنین دست به انتخاب میزند؟ – و چرا با این میزان تمسخر و خفت،کاراکتر ها مجاب به همکاری با او می‌شوند؟ – آن هم با احتساب از پیگیری سرسری این مساله که اصلا او چگونه با سقوط و انهدام هواپیما با سرنشینانی که خود برای مرگ خود رضایت دادند می‌تواند بدهی خود و کارخانه خود را صاف کند؟- و حال چگونه این تعداد کاراکتر مشهور و غیره مشهور-که نصفی از آنان سیاهی لشکر هستند-با ذکر تفاهم و توافق شان در یک خودکشی همـگانی به مسخره ترین وجه ممکن در هواپیما باهم به مشکل میخورند و بحث می‌کنند؟، و چرا سر بعلت طعنه ها و کنش های شخصی ثالث،کاراکتر دکتر که مثلا باسوادترین عضو گروه است، دائم سر هیچ و پوچ اصالت های دیگران به رخ انان می‌ کشد؟، و یا کمال تبریزی با ترسیم ضد انسانیِ کاراکتر کارگردانی که دائما در حساس ترین لحظاتِ پایانیِ زندگیش هنر فیلمسازی خودرا به رخ می‌کشد تا خودرا از دیگران متمایز ببیند قصد مطرح کردن چه مفهومی را دارد؟!

قبول، تمام این کاراکترها دارای مشکل و گرفتاری هستند، اما چه چیزی از گفتگوی آنان دال بر استقامت آنان برای مرگ را ابژکتیو(عینی)می نمایاند؟! -چرا که کنشها و گفتار آنان درپس پندار کاراکتر کاملا مصداق بارز جنگ برای حیات است!! ؛ و این تنازع طلبی ها و مسخره بازی های بدون فکر را تبریزی بقدری طولانی میکند که دغدغه ارجح بودن حیات بر ممات کاراکتر ها ابدا بیننده را متقاعد نمی‌کند تمام این کاراکتر ها واقعاحاضرشده اند بمیرند !!

از طرفی فیلم در سیر نامنظم روایی دیگر خود ، تمام کاراکتر ها را با گریم فانتزی گونهٔ خویش چنان مرده پنداشته که آنان را در برابر میزی می نشاند و تک تک بازخواست شان می‌کند؛ و این خود گویای عالم برزخ و شکست علی حاجتی در لغو نقشه بوده است. پس بااین شواهد نه او موفق به تغییر روند داستان شده است و نه بدرستی توانسته در عمق مطلب – نه الیاف پلات -نظر ساکنان هواپیمارا برگرداند؟! ؛ چرا که تمامی آنان در جایی برفی و مجهولی به ناگاه سردر میآورند که حتی دست آخر لیلاحاتمی نیز به همان مکان اضافه گردیده و به آنان ملحق می‌شود؛ و این خود گویای سرای آخرت است. آخرتی که تماما بر طبق نقشه «لیلا حاتمی»بدون ذره ای کاستی پیش رفته است و تنها شخصیت بازپرس با بازی تیپیکال و تصنعی «مهران مدیری»، تمام وعده های غذایی خویش را در حین ضبط فیلم چنان میل می‌کند که به هر چیزی می توان تشبیه شود،غیر از کسی که تنها او سوال می‌پرسد و نقش بازپرس را دارد!!

«ما همه باهم هستیم» به تهیه کنندگی «رضا میرکریمی» ، با فیلمنامه الکن و مخدوش گروهی از نویسندگان آماتوری نظیر «حسین امیری دوماری»، «پدرام پور امیری» و «محمد داودی» و کارگردانی مستاصل و بسیار دفرمه و ضد تکنیک «کمال تبریزی»، که مانند یک فیلمساز مبتدی و دسته ده اخیرا فیلم می‌سازد؛ بقدری با در نظرگیری بودجه ای که برای این فیلم درنظر گرفته شده مجهول و مستغرق در فرامتن های سیاسی و اجتماعی است؛ که با اینکه سعی می‌کند در روایت داستان خوبی ارائه دهد، متلک بیاندازد و نقبی جامعه شناسانه بزند اما گویا به خودی تیر می‌زند. در فیلم هیچ کدام از کاراکتر ها نام ندارند، پیشینه ندارند ، منحنی ندارند ، نیت ندارند ، ماهیت ندارند و گویی اصلا وجود ندارند، تنها آمده اند تا در گیشه مخاطب را به ورطهٔ پستِ شادی بادلقک بازی بیاندازند و تنها دور هم، این تعداد بازیگر خلاق و حائز روزمه،عکس یادگاری داشته باشند.

فیلمنامه بااینکه دارای خرده پیام هایی مبتنی بر ارزش زیستن بر مرگ است و در برخی از قسمت های فیلم به زبان سطحی کمیک حرفش را می‌زند،اما بقدری مستاصل،کور و سترون است که توانایی نقطه گذاری بر هجمه ها،همهمه ها و شانتاژ های خود را نیز ندارد،لذا با ابهامِ بی معنی و مثلا استعاری خود با حضور بدون کارکرد،بدون دقت و غیرقابل تحمل محمدرضاگلزار-صرفا در جهت این امر که فرشتهٔ بازپرس (مدیری)را از تنهایی در بیاورد بسیار سست ظاهر می‌شود و این امر گویای دنیای ارتباط گیریِ سستْ بنیان هنر برای بازیگرانی است که هر کدام دارای سابقه ای خوب هستند؛اما کنون با بازی در این آثار تنـها برای ابتـعاد مخاطب از سختی های روزگار،از خود حقیقی شان فاصله می‌گیرند و به طریقتی غیرقابل قبول بجای حل مساله در پاسخ به نقد هایی جامعه شناسانه و تحلیلی به این معضل،صورت مساله را پاک میکنند.

حمید توران پور

اخبار هنریhttps://artnewspress.com
با استعانت از خداوند متعال و جمعی از دوستان هنر سینما، اولین پایگاه خبری سینمایی چند زبانه ، در اسفند 97 به صورت آزمایشی و در تاریخ 4 اردیبهشت 98 مصادف با نیمه شعبان و میلاد مهدی (عج) افتتاح و تامین محتوا گردید. هدف از افتتاح این پایگاه خبری ایجاد تعامل بین فرهنگ کشورها و دوستداران و علاقه مندان اخبار سینما، اطلاع رسانی جشنواره ها و فستیوال‌های سینمایی در ایران و جهان می باشد ، ما و تیم خبری بر این باور هستیم هنر مرز نمی‌شناسد،
اخبار مرتبط

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

مطالب مرتبط