جمعه, می 3, 2024
خانهسردبیروقار مهوش وقاری در قاب عشق

وقار مهوش وقاری در قاب عشق

اخبار هنری:

مهر و محبت از اخلاق حسنه انسانی است و هنگامی که با عشق درآمیزد به تعالی می رسد.عشق و محبت انواع گوناگونی دارد،اما عشق به همسر جلوه ای دیگر دارد و موارد آن بسیار نادر است.گنجینه ای است که کلید آن را به دست هرکسی نداده و نمی دهند.
قصه ها و افسانه های زیادی درباره عشاق وجود دارد،اما هرچه زمان گذشت و عصرها تغییر کردند،عشق و قصه هایش کم کم رنگ باختند و امروز تبدیل به کیمیایی نادر شده اند.
گروهی از انسان ها، وفاداری و خدمت به همسر را وظیفه خویش می دانند،این بد نیست،اما زیباتر آن است که از روی عشق باشد،نه وظیفه،زیرا وقتی کسی خدمت به همسر و تیمار او را وظیفه خویش بداند،دیر یا زود خستگی بر او چیره شده و نمی تواند ادامه دهد.
امروز کمتر زن یا مردی را می توان یافت که تا پای جان کنار همسرش بماند و هنگام بیماری،عاشقانه از او پرستاری کرده و پروانه وار به گردش بچرخد تا شمع وجودش خاموش شود.
مهوش وقاری،همسر زنده یاد محسن قاضی مرادی از معدود زنان با وقاری است که تا آخرین نفس همسرش ،کنارش ماند و عاشقانه تیمارش کرد.
مرحوم قاضی مرادی مدت ها در بستر بیماری افتاده و توانش تحلیل رفته بود،اگر مهوش وقاری را نداشت که او را تیمار کرده و مانند فرشته ای عاشق، شب و روز از وی پرستاری کند،شاید بسیار زودتر به آن جهان کوچ می کرد.
انچه مهم است وفاداری این همسر به شوهرش نیست،بلکه نگاه عاشقانه او به این زندگی مشترک است.این عشق بود که به وقاری وقار و صبر داد تا آخر در کنار همسرش بماند.
در عرصه ای که برخی خود را به دروغ سلبریتی خوانده،اما کوچک ترین نشانه ای از سلبریتی بودن ندارند،بودن بانویی مانند مهوش وقاری یک نعمت است و الماسی درخشان در انبار زغال.
بعضی از سلبریتی های خودخوانده،فکر می کنند اگر به همسر و خانواده خویش وفادار نمانند و دائم به دنبال عیش و نوش باشند، هنرمندند!
اگر پدر ، مادر و همسر خود را انکار کنند، محبوب قلوب هستند!
فکر می کنند اگر همسر داشته باشند ،اما هرکدام زیر سقفی جدا نفس کشیده و کاری به کار هم نداشته باشند،روشنفکر شناخته می شوند!
کجای دنیا به چنین بی وفایانی،سلبریتی و هنرمند و روشنفکر می گویند؟!
سلبریتی یعنی مانند مهوش وقاری که پروانه وار خویش را بر شمع وجود همسرش می کوبد،نه آنکه برای طلاق گرفتن از همسرش پارتی می گیرد و انواع مخدرات وجدان کش را در این جشن چندش آور به دیگران تعارف می کند!
سلبریتی کسی است که در کنار مردم باشد و برای مردمش بمیرد.نه اینکه مردمش در فقر و فلاکت باشند و خودش در ناز و نعمت وول بخورد و هر از گاهی در اینستا گرام استوری بگذارد و به دروغ دم از مردم دوستی بزند!
سلبریتی مرحوم تختی است که کیسه در دست و بدون ادعا برای مردم زلزله زده پول جمع می کرد یا آن نابازیگرانی که بر ویرانه خانه های زلزله زدگان و روی کشته ها می ایستند و با خودستایی تمام و سنگدلی و شقاوتی بدتر از ابن ملجم از خویش سلفی می گیرند و در فضای مجازی و کذایی دست به دست می کنند؟!
کسی که از مردم دور باشد،به خانواده وفادار نبوده و سرنوشت صغیر و کبیر برایش مهم نباشد،هرگز نمی تواند سلبریتی باشد و بر طبل تهی روشنفکری بکوبد.
مهوش وقاری را بسیاری از اهالی سینما،تلویزیون و مردم می شناسند،به خصوص با آن لبخند همیشگی و برق شوقی که در چشمانش موج می زد.تا زمانی که هنوز همسرش زنده بود،حتی تا آخرین لحظه،هنوز چشمانش برق می زد،اما به محض اینکه همسرش رخت آخرت بر تن کرد،یکباره آن برق شوق و لبخند همیشگی محو شدند.
آنانی که عکس های جدید مهوش وقاری را، به خصوص در مراسم تشییع و دفن همسرش دیده اند،می دانند چه می گوییم.این نشانه عشق است.
خدا محسن قاضی مرادی را بیامرزد و به همسر عاشقش مهوش وقاری،اجری که قابل عشق باشد را عطا کند.
سیدرضا اورنگ

اخبار مرتبط

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

مطالب مرتبط