اخبار هنری : نقد فیلم سینمایی «۲۳ نفر» ساختهی مهدی جعفری به بهانهی پخش در شبکهی نمایش خانگی
فیلم سینمایی «۲۳ نفر» اثری اقتباسی در سینمای ایران محسوب میشود و همین نکته را باید به فال نیک گرفت، زیرا ساخت فیلمهای اقتباسی در سینمای ایران کمرنگ و کمرنگتر شده است. با این حال، فیلم نقاط ضعف و قوتی دارد که باید آنها را بررسی کرد.
«۲۳ نفر» را به دلایل متعددی نمیتوان بهترین فیلم جنگی پس از جنگ نامید. اصلیترین دلیل، نگاهی تلویزیونی و نه سینمایی به یک داستان است. سینما، به محتوا محدود نمیشود. نقطهی ضعف فیلم، فرم است. فرمی که مهدی جعفری برای فیلم انتخاب کرده است، باعث دوری مخاطب از محتوا میشود. تماشاگر سینمای ایران، دشمن بعثی را بارها و بارها با همین شکل و شمایل در فیلمها دیده است. مفهوم اسارت در فیلم «۲۳ نفر» چه تفاوتی با سریال «بازگشت پرستوها» دارد؟ تفاوت در نگاه نوجوانانه در این فیلم است، وگرنه آیا بیان سینمایی اسارت، تغییر کرده است؟ دوربین «۲۳ نفر» محدود به زندان استخبارات عراق است و در بین ۲۳ نوجوان ایرانی میچرخد. منظور از فرم متفاوت این است که یک بار هم دوربین از زاویهی دشمن بعثی اسارتِ اُسرای ایرانی را نشان دهد. اگر دوربین، دشمن بعثی را نشان دهد، اینجاست که مخاطب ایرانی به راستی از عمق فجایع جنگ و ظلمی که به رزمندگان ایرانی شده است، باخبر میشود، زیرا این بار مردم هم زاویهی جدیدی از وقایع جنگی را میبینند که برای آنها تازگی دارد. البته به دلیل اینکه «۲۳ نفر» محصول سازمان اوج است، نباید توقع تغییر زاویهی دوربین را داشت. نگاه ایدئولوژیک این سازمان، باعث سیاسی شدن فیلم، شعارزدگی آن و یکجانبه بودن روایت شده است.
اقتباس، عنصر مهمی است که فیلمساز به آن تکیه کرده است. از دو جنبه میتوان این اقتباس را مورد ارزیابی قرار داد: جنبهی ابتدایی به نفسِ اقتباس باز میگردد. سینمای ایران سالهاست از سالهای طلایی اقتباس از آثار مهم ادبی و تاریخی، فاصله گرفته است. چرایی این فاصله گرفتن، خود بحث مفصلی میطلبد که جایش اینجا نیست. «۲۳ نفر» توانسته جسارت به خرج دهد و به سمت اقتباس از اثری مهم به همین نام برود که خود جای ستایش دارد. جنبهی دوم اما کیفیت اقتباس است. کتاب «۲۳ نفر» حالت خاطرهنگاری دارد و فیلمساز به نظرم، به اشتباه در ورطهی همین خاطرهنگاری افتاده است. خاطرهنگاری فیلم «۲۳ نفر» باعث میشود که مخاطب نتواند در عمق واقعه قرار گیرد. فیلم به محض نزدیک شدن به عمق اسارت ۲۳ نوجوان ایرانی، به یکباره به سمت دیگری میرود. بهطور مثال به محض اینکه مخاطب میخواهد با اتحاد ۲۳ نوجوان در دوران اسارت، همذاتپنداری کند، فیلم به سمت روایت داستان ملاصالح و چگونگی حضور او در استخبارات میرود. همین مورد باعث پسزده شدن تماشاگر فیلم میشود. دلیل، همانچیزی است که گفتم. خاطرهنگاری، به تماشاگر اجازه نمیدهد به کُنه ماجرا برود. تماشاگر «۲۳ نفر» ناظر سطحی بر واقعه است و فیلم به شدت از این ناحیه ضربه خورده است.
از این گذشته، روایت فیلم، در یک سوم انتهایی دچار اُفت شده است. فیلم آغاز و میانهی قابل قبولی دارد، اما ریتم یک سوم انتهایی، کُند است و فیلم کشدار و خستهکننده شده است. آغاز و میانهی فیلم سرحال و خوب روایت شده است. فیلمساز به درستی با زیرمتنی کمدی (که خاص نوجوانان در این حدود سنی است) توانسته است از تلخی فیلم بکاهد.
نکتهای در انتهای فیلم هم نامکشوف باقی میماند. به محض انتقال «۲۳ نفر» به اردوگاه، آنها حدودا هشت سال در آنجا اسیر هستند. فیلمساز به یکباره در پرشی عجیب، این هشت سال را نادیده میگیرد و با روایت راوی، عنوان میشود که آنها بعد از این مدت، آزاد شده و به ایران بازگشتهاند. عدم توازن در روایت یک سوم انتهایی (که گاهی به شدت کُند پیش میرود و در انتهای فیلم به یکباره ریتم تندش ناباورانه از نظر میگذرد)، باعث اُفت کیفی فیلم شده است.
مهمترین نکتهی فیلم که به نظرم درخشانترین نکته نیز است، بازی بازیگران نوجوان آن است. فیلمساز به درستی از بازیگرانی استفاده کرده است که یا در این فیلم، برای اولین بار جلوی دوربین رفتهاند یا اینکه پیش از این نقش قابل توجهی در سینما نداشتهاند. بازیهای فیلم به شدت روان، قابل باور و همراهکننده است. نکتهی ویژهی «۲۳ نفر» این است که یک شخصیت اصلی ندارد و همهی «۲۳ نفر» به همراه ملاصالح شخصیتهای اصلی فیلم محسوب میشوند.
از نظر من، «۲۳ نفر» پسرفتی در کارنامهی هنری مرتضی قیدی در مقام فیلمبردار است. جز پلانهایی که دوربین با زاویهی خاصی از بالا، اعتصاب غذایی نوجوانان را نشان میدهد، فیلمبرداری نکتهی ویژهای به اثر اضافه نکرده است.
موسیقی بار زیادی از فیلم را به دوش کشیده است. موسیقی آریا عظیمینژاد که پیش از این موسیقی موفق وی در فیلم «میم مثل مادر» ساختهی مرحوم رسول ملاقلیپور ماندگار شده بود، توانسته بار دراماتیک «۲۳ نفر» را بر دوش بکشد.
طراحی صحنه و لباس، همان کلیشهی معمولی سینمای ایران برای نشان دادن جنگ ایران و عراق است. بنابراین نکتهی ویژهای را نمیتوان در آن دریافت کرد. تدوین فیلم دچار اشکال است. اگر مخاطب، متوجه چگونگی ظن و سوءظن نیروهای اطلاعاتی ایران، نسبت به ملاصالح در انتهای فیلم نمیشود، به دلیل عدم تدوین درست در این قسمت از فیلم است. ضمنا کُند شدن وقایع در یک سوم انتهایی نیز یکی دیگر از اشکالات تدوین به شمار میآید.
در یک نگاه کلی، فیلم «۲۳ نفر»، فیلمی شریف و قابل دیدن دربارهی دوران جنگ ایران و عراق است، اما به نظرم به هیچ وجه این فیلم، بهترین فیلم جنگی پس از جنگ ایران و عراق به حساب نمیآید. باید فیلم را با کارنامهی فیلمسازش بررسی کرد. «۲۳ نفر» قدم رو به جلویی در کارنامهی مهدی جعفری است. فراموش نکنیم فیلم قبلی مهدی جعفری، فیلم ضعیف «ایستگاه اتمسفر» بوده است. در نقدم به همین مورد اکتفا میکنم و امیدوارم مهدی جعفری در فیلم بعدیاش، گامی رو به جلو نسبت به «۲۳ نفر» بردارد.
محمدرضا رسولی