مهمان برنامه میگوید برای دفع سنگ کلیهاش از شربت تخم گل نسترن استفاده کردم و همه مشکلاتم حل شد. مجری از این ترکیب طولانی خوشش میآید. تکرارش میکند. همه میخندند. با دفع سنگ کلیه شوخی میکنند. سنگ کلیه مشکلی است که پتانسیل زیادی برای شوخی کردن دارد. از آن مشکلهاست که شاید گاهی مهران مدیری آرزو کند کاش همه مشکلات مردم شبیه آن بود تا راحتتر بتوانم با آن شوخی کنم چون پیچیدگی مشکلات همیشه باعث شده کیفیت طنزم جالب نباشد. با خودش میگوید اینطوری رقیبم میشود شربت تخم گل نسترن.
مهران مدیری عاشق مشکلات مردم است. او بابت همین مشکلات توانسته حتی مهمانهایش را هم راضی کند. مهمانهایش را میآورد و میپرسد چه مکشلاتی دارید؟ مشکلات آنها هیچ وقت شبیه مشکلات مردم نیست. انگار به مهمانهایش پز مخاطبانش را میدهد. یکیشان مشکلش این است که فیلم سینمایی جدیدش را چگونه تبلیغ کند یا نه. این مشکل به دست برنامه دورهمی حل میشود. درواقع سروش صحت یادش میآید فرزند تلویزیون بوده. یادش میآید او هم مثل بقیه سلبریتیها توانسته مجری یک برنامه شود. درواقع با اینکه فرزند تلویزیون است اما مثل بقیه سلبریتیها بدش نمیآمده یک برنامه داشته باشد و خودش بشیند و اینطور به نظر برسد جای آنکه او به تلویزیون میرود تلویزیون پیش او میرود تا اگر روزی لازم شد بگوید من اصلا به تلویزیون نمیروم. قبلا هم نرفتم او میآمد. فیلمش را در این برنامه پربیننده تبلیغ میکند.
دیگری مشکلش این بوده که روز تولدش است و الان دیگر داریم وارد روزی بعد میشویم و هنوز کادوی سکه مخصوصش را نگرفته است. مهران مدیری مشکلات مردم ایران را حل کرده است. اما مدام خاطرنشان میکند که الان خانوادههایی هستند که اساسا پول داشتن یک مهران مدیری هم ندارند. اما خب آنها سلبریتی نیستند. فرزند تلویزیون هم نیستند و احتمالا امروز هم تولدشان نیست. اما شاید برایشان یک قرعهکشی راه انداختیم. اینروزها سلبریتیها مشکل قرعهکشیها، شربتهای تخم گل نسترن و سنگ کلیه را هم حل میکنند. درواقع به بازار آنها رونق میبخشند.
درواقع سلبریتی در همه شرایط یک کار میکند او تبدیل به خودش میشود. خود این نام استفاده های زیادی دارد. از آن در یک تبلیغ بازرگانی یا یک فیلم سینمایی استفاده میکنند تا بسیاری چیزهای دیگر و متناسب با هرکدام از اینها قیمتشان بیشتر میشود. اما آیا این نام این خود این هیبت منفعل کارایی دیگری دارد؟ نکته همینجا است که همیشه باید به نظر برسد کارایی دیگری دارد. مثلا چگونه میتواند مشکلات مردم را حل کند؟ شاید وقتی کارموضوعش مشکلات مردم میشود چه اتفاقی رخ میدهد؟ انگار مشکلات مردم یک فیلم سینمایی باشد که با حضور چنین ستارهای پرفروش تر میشود. در چه چیزهایی دیگری میشود از یک سلبریتی استفاده کرد؟ بعضی سلبریتیها خودشان داوطلبانه پیشنهاد میدهند. مسئله این است در سینما ابتدا کارگردان و فیلمنامهای وجود دارد بعد سلبریتی وارد فیلم میشود. اما در خیلی جاها ممکن است اول سلبریتی باشد بعد فیلم به وجود بیاید. همین مشکلات مردم. درواقع کاملا بی اهمیت است اما وقتی یک سلبریتی درباره آن حرف میزند دیگر تبدیل میشود به یک فیلم. یک فیلم غیر جدی که دیگر خطری هم برای مسئولین ندارد.
درواقع سلبریتی باید کاری کند که به نظر برسد دارد کاری دیگر جز نمایش خودش میکند. او حتی گاهی قرعهکشی میکند یا خیریه راه میاندازد اما حتی همه اینکارها هم باز تبدیل میشوند به یک فیلم پرفروش. او با اینکارها سعی دارد شهرت و سلبریت خود را در لایههای دیگر وجود و زندگیش تزریق کند. ذات سلبریتی این است که تلاش کند از یک نماد یا آیکون رایج بیرون بزند اما در عین حال سلبریتی بماند. حتی بتواند بدون اینکه سلبریتی بودنش از بین برود سلبریتی نباشد. چون مردم وقتی در برابرشان گزینهای جز این ایکونها وجود ندارد ترجیح میدهند آنکه واقعیتر است انتخاب کنند. برای همین در واقع سلبریتیای که درباره مشکلات مردم حرف میزند انسان دوستتر نیست صرفا گرانتر است. برای همینها اگر روزی شنیدید یک سلبریتی دوست دارد مالیات بدهد تعجب نکنید. چون با اینکار بیشتر شبیه مردم میشود اما در عینحال سلبریتی میماند.
مشکلات مردم و غیره فیلمهای دردناکتری هستند. زیرا در آنها قرار است نقش اصلی خود مردم باشند اما چون مردم هیچوقت کافی نیستند ستارهها اضافه میشوند اما همه حقوق را ستارهها میگیرند. برنامه دورهمی خودش اشاره میکند به خانوادهای که پول برگزاری جشن شب یلدا را ندارد اما به ستارههای این برنامه سکه و پول کلان داده میشود. احتمالا آن خانواده همیشه در این فیلم میماند اما ستارهها که کلی پول گرفتند و آمدند میروند در فیلم دیگری.
حمید توران پور – اخبار هنری